خلاصه ماشینی:
"حال بدیهی است که اختلاف فقیهان در اعتنا به این امور، موجب پیدایش برداشتهای گوناگون خواهد شد چنان که گروهی از اخباریها با استناد به این روایات، بر حرمت اجتهاد و تمسک به عقل فتوا داده و تقلید از فقیهان را حرام دانستهاند و هم از این رو دلالتهای عقلی بر احکام شرعی را بی اعتبار دانسته و عقل را منبعی قابل اعتنا برای احکام ندانستهاند در حالی که میان اجتهاد و عقل در اصول فقه، و اجتهاد و عقل در آن روایات، تفاوتی چشمگیر وجود دارد.
صحیح انگاشتن و تصویب همه برداشتها و تفاسیری که در عرض یکدیگر قرار دارند همان چیزی است که از آن به قرائتپذیرانگاری دین میتوان یاد کرد، ارزش تفاسیر گوناگون از متون دینی در این نگرش، یکسان بوده و هیچ برداشتی بر برداشت دیگر ترجیح ندارد که این جز با برخی از نگرشهای هرمنوتیک فلسفی غرب در عصر حاضر به متون دینی، دست یافتنی نیست چرا که تنها با این دید، فهم از متون (چه دینی و چه غیردینی) یک تک محور گویشی از سوی مؤلف آن نبوده و ذهنیت، پیش ساختها و پیش داوریهای ذهن مفسر [= خواننده متن] در آن نقش فعال دارد، و هم از این رواست که هدف از تفسیر، درک مراد مؤلف نیست تا مفسران در تلاش برای دست یافتن به آن باشند، زیرا مؤلف خود از خوانندگان متن به شمار رفته و با دیگر خوانندگان متن در فهم آن، تفاوتی ندارد."