چکیده:
خداوند متعال به عنوان خالق اسان و آگاه از تمامی مصالح و مفاسد پیش روی او
شایستهترین مرجع برای وفع قوانین است و شیوهی قانونگذاری الهی الگوی مناسبی برای
تدوین قوانین بشری است.
قوانین شرع مقدس اسلام مبتنی بر واقعیات و مصالح نفسالامری هستند که در آنها
،استعدادها، توانمندیها و نوع خلقت انسان لحاظ شدهاست. فطریات از اموری هستند که
مورد توجه شارع مقدس قرار گرفته است. از جمله امور فطری میتوان از گرایش به نیکیها
و امور اخلاقی نام برد بنابراین شارع مقدس در وضع قوانین به امور اخلاقی نیز توجه کرده
است.
ورود اخلاق در همهی زمینههای حقوق اسلامی به چشم میخورد تا جایی که هدف رسالت
پیامبر اکرم(ص) تکمیل مکارم اخلاق ذکر شده است. لیکن این بحث در نهاد اخلاقی
خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار است. حقوق خانواده در اسلام برپایهی استعدادها،
فطریات و اخلاق پایهگذاری شدهاست. اخلاق علت وضع قوانین خانواده است و از طرفی
قوانین با مبنای اخلاقی منجر به خانوادهای متخلق به اخلاق میشود. مبنای خانواده بر
مودت و رحمت که از اصول اخلاقی است. گذاردهشدهاست.ما در این تحقیق برآنیم تا نشان دهیم هر چه نقش دولت به عنوان ضمانت اجرای تعهدات در کانون خصوصی خانواده کمتر شود،التزام درونی افراد به رعایت حقوق و تکالیف یکدیگر بیشتر خواهد شد.در این راستا محدود شدن برخی قوانین این حوزه مانند قوانین مربوط به ضمانت اجرای مهریه مناسب به نظر می رسد.