خلاصه ماشینی:
"از مدتی پیش با روی اکران آمدن فیلم شوهر آهو خانم بر سر اثر بگو مگو و جارو جنجالی راه افتاده است که بیشک خود این جریان یعنی همین راه انداختن جاروجنجال به تنهائی در خور بحث و بررسی جداگانهایست که میشود در آن نوعی نان قرض دادن و نوعی تبلیغ مردم فریب و اگر عمیقتر بهبینیم نوعی هدف نهفته دید که پایه و اساسش بر تحمیق مردم استوار است...
پیش از اینکه به سراغ گفتههای تهیهکننده شوهر آهو خانم و دستپختش برویم سری به یک استودیو فیلمبرداری زده و قدری با یک تهیهکننده حرف میزنیم-میپرسم: -آیا شما در تهیه فیلم غیر از پول منظور دیگری دارید؟ میگوید: -نه....
تا اینکه یکهو شنیدم که فیلم(شوهر آهو خانم)تهیه شده و قریبا روی اکران خواهد آمد-و باز هم کلی شوق و ذوق کردم،چرا که این جوابی به من که میگفتم سناریوی خوب لازم است..
با این یقین که اگر آربی هم فیلم را میساخت چیزی بهتر از اینکه حالا شده است نمیشد سناریو را میبندم و آنرا کنار میگذارم فکر میکنم اگر آربی این سناریو را نمینوشت حتما چنین فیلمی تهیه نمیشد و این امید بود که روزی از کتاب شوهر آهو خانم فیلمی درخور کتاب با همان عطمت تهیه شود فیلمی که حتما از اینجا شروع میشد: یک پلان از گنجشگها-از دادو قالشان، از سبکی حرکاتشان،از نشاطشان بهمان زیبائی و همان دقت که افغانی وصف کرده است."