خلاصه ماشینی:
"برخورد با معلول،نه با علت چوبک یکی از داستاننویسانی است که از نظر فن و شیوهء داستان- نویسی داستانهای کاملی نوشته است،بخصوص در نوشتن داستان کوتاه نیرومند است،فضای داستانهای نخستین چوبک از داستانهای هدایت اثر پذیرفتهاند و بظاهر چوبک بویژه در داستانهای کوتاه زیر نفوذ صادق هدایت است،اما دو ویژگی اساسی راه او را از هدایت جدا میکند:نخست اینکه چوبک بسیار موجز مینویسد(البته در داستانهای خیمهشببازی و انتری که لوطیش مرده بود)او برای بیان حالات قهرمانان تفصیل و رودهدارزی نمیکند و در جملههای فشرده و موثر اوصاف طبیعت یا اوصاف عواطف را مجسم میسازد-دیگر اینکه چوبک نویسندهای است ناتورالیست و این شیوه با رئالیزم بشردوستانهء هدایت فاصله میگیرد چوبک زشتیها را میبیند اما آنسوی زشتیها و موقعیت بنیادی جامعه را مشاهده نمیکند-قهرمانان داستانهای او عجیب با مسئله جنسی درگیر هستند-قهرمانان داستان نفتی میگوید:«ای پسر موسی بن جعفر مراد منو بده-شوهر سربراهی نصیبم کن...
سومین شیوه رالیستی داستان سنگ صبور بشیوهء جریانهای روانی نوشته شده-این شیوه پس از اکتشافات ویلیام جیمز و فروید در زمینهء روانشناسی و روانکاوی و ارائهء فلسفه برگسن در مورد زمان(در کتاب تکامل آفریننده)در اروپا و آمریکا رواج یافت و مارسل پروست(در کتاب در جستجوی زمانهای گمشده)و جیمز جویس(در کتاب اولیس از پیشروان این مکتب ادبی شدند-پس از آن بکت نیز همین شیوه را دنبال کرد-در اروپا این شیوهها را شیوه- های جدید(مدرنیزم)خواندهاند و آنرا سومین شیوهء رئالیستی دانستهاند (شیوههای رئالیزم انتقادی و رئالیزم اجتماعی اولین ودومین شیوههای رئالیزم شمرده شدهاند)مدرنیزم در یک شیوهء غیر وجودی ثابت یعنی در شیویهایکه قادر نیست جریانهای تاریخی معاصر را با جریانهای تاریخی آینده پیوند دهد منظور شده است-نویسندگان این شیوه نه تنها از احساس آینده ناتوانند بلکه نمیتوانند آنرا ببینند یا حتی ادراک کنند-بکت«در انتظار گودو»تردید مطلق و فقدان ابدی مقصود انسانی را عرضه میکند-این شیوه نوعی واقعیتگرائی غیر منطقی یا رئالیزم اضطراب و اغتشاش است که بنیاد آن در ناآگاهی تیره فرد قرار داده شده و گوئی حوادث آن در رویاها جریان دارد."