چکیده:
در حالی که به سادگی از فروپاشی نظم گذشته و آنچه
که بوده است سخن گفته می شود در مورد نظم آینده
و آنچه در حال رخ دادن است هنوز ابهامای فراوانی
وجود دارد. این پرسش که نظم آینده چگونه نظمی
است و چه تفاوتی با نظم گذشته دارد؟ و یا اینکه کدام
مفهوم محوری وجوه بعضا متناقض تحولات رخ داده
زان یگدیگر پیوند می دهد و یا اساسا میتوان قائل بر
چنین غفهومی/بود یا نه؟ پرسشهایی هستند که هنوز
پاسخهای قانم کننده ای پیدا نکردهاند. بخشی از این
ابهامها بدون تردید به ماهیت سیال و متغیر دوران
خاضر برمی گردد و اینکه ما هنوز عصر دگرگونیها را
بهطور کامل به پایان نبرادهایم و نتیجتا از یک موضم در
حال تغبیر شناسایی تغبیر چندان امکان پذیر نیست. اما
با این حال به نظر می رسد که ما بخش قابل توجهی از
راه را پیموده باشیم و اکنون به ویژه پس از حوادث
تعیین کننده یازده سپتامبر در موقعیتی قرار گرفته ایم که
بنوان حداقل جهت گیری روندها را تشخیص داد و
حدسهایی در مورد آینده زد.
خلاصه ماشینی:
"پ)سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از یازده سپتامبر سیاست خارجی اتحادیه اروپا را میتوان در چند محور مورد بررسی قرار داد: -همکاری قضایی و پلیسی به ویژه پیرامون ارائه تعریف مشترک از تروریزم و جرائم مربوطه به ویژه جرائم سازمان یافته فرامرزی؛ -بخش دیپلماتیک شامل ائتلاف جهانی ضد تروریستی،گفتگوهای سیاسی و فرهنگی و مسئله خاورمیانه؛ -بازسازی افغانستان؛ -کمکهای بشردوستانه؛ -حمل و نقل هوایی؛ -سیاست مالی و اقتصادی به ویژه در امر تشدید قوانین ضد«شستشوی پول»و همچنین تأمین منابع مالی ضد تروریستی؛ -آمادگی در شرایط اضطراری؛12 اما آنچه که تأکید بیشتر مقاله را دربر میگیرد، بخش دیپلماتیک است که در قالب یک ائتلاف جهانی ضد تروریستی به رهبری آمریکا شکل میگیرد در حالی که نحوه دستیابی بدین ائتلاف بر محور گفتگو قرار دارد و حوزههایی را همچون بحران افغانستان،روند صلح خاورمیانه،مسئله حقوق بشر و اظهارات بوش در قالب«محور شرارت»را دربر میگیرد: 1)مواضع اتحادیه اروپا در قبال روند صلح خاورمیانه یکی از پنج حوزهای که در اولویت سیاست وضعیت جدید:مرحله هژمونیک کامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها رقیب هژمونیک آمریکا را از میدان خارج کرد و عرصه جغرافیایی الگوی اقتصاد لیبرالی را به تمامی نقاط قابل سکونت جهان گسترش داد.
نظام بین المللی در این تعریف بخشی از تعاملات جهانی را توضیح میدهد که در آن دولتها بر مبنای منطق دولت(تأمین امنیت و تأمین رفاه) - خارجی مشترک اروپا نیز با وجود انتقاداتی که بر بوش داشتهاند نهایتا خود را وامدار آمریکا دانسته و حتی در مواردی دست به توجیه یک جانبهگرایی آمریکایی پرداختهاند و تنها خواستار یک راه حل اروپایی مبتنی بر دو مؤلفه«برخورد سازنده و تجدید روابط حسنه»از طریق دیپلماتیک به ویژه در ارتباط با ایران شدهاند92 تونی بلر نیز به صراحت آنچه را که بوش،محور شرارت خوانده است مورد تأیید قرار داده و از اهمیت اقدام عملی علیه عراق و هر دولتی که به دنبال گسترش سلاحهای کشتار جمعی است سخن به میان رانده است."