چکیده:
هدف از مقاله حاضر،بررسی دو رویکرد پژوهشی عمده مطرح در عرصه روششناسی پژوهش باتوجه به مبانی معرفتشناسی و وجوه تمایز هر رویکرد با دیگری میباشد.در این راستا،برخی از دشواریهای پژوهشهای کمی که منجر به ناکامی آنها در پژوهشهای علوم انسانی شده،مطرح و مورد بحث قرار میگیرد.این مقاله کانون توجه خود را معطوف به تعارضات درونی چهارگانه شامل ورژن،تمامنگاری، چند صدایی و شکگرایی در پژوهشهای کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی نموده و ضمن شرح این تعارضات که بهوسیله هارلی،هاردی و آلوسن طرح شدهاند،به ناکامی پژوهشهای کیفی در غلبه بر موانع روششناسی و رفع چالشها اشاره میکندباشد.در ادامه،ظهور پژوهش ترکیبی بهعنوان جانشینی نارسا برای رفع دشواریهای دو روش کمی و کیفی به دلیل عدم توجه به مفروضههای زیربنایی هریک از این روشها معرفی و مورد نقد قرار میگیرد.با استناد به چنین مباحثی و عنایت به یافتههایی که نشان میدهند اغلب مغالطههای اسکات در تمام پژوهشهای کمی،کیفی و ترکیبی به تناوب مشاهده میشود، نویسندگان پاراکمیتگرایی را به منزله رویکردی بدیل برای غلبه بر دشواریهای روششناختی روشهای موجود،معرفی میکنند.
خلاصه ماشینی:
"تناقضات درونی که در ساب ورژن وجود دارد که از یکسو پژوهشگر مدعی است که میتواند بین خود و پدیده تمایز قائل شود،در حالی که عملا پژوهشگر نمیتواند این کار را انجام دهد و بدینترتیب خاصیت تفریدی بهعنوان مفروضه زیربنایی پژوهشهای کیفی مورد تردید قرار میگیرد.
حامیان این رویکرد این نقطه ضعف را چنان مطرح میکنند که گویی این موضوع با موضوع دیگری مبنی بر اینکه،این روش به زمان زیادی نیاز دارد،وزن برابری دارد(اسکات،به نقل از شعبانی ورکی،5831، ص 461) اما لازم به ذکر است که در ارزیابی پژوهشهای تربیتی منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روانشناسی ایران در بازه زمانی 58-1831 براساس تاکسونومی مغالطههای روششناختی اسکات،بازیابی شواهد مستند مستخرج از مقالات مورد بررسی حکایت میکندباشد که برخلاف ادعای اسکات مغالطههای روششناختی نهگانه صرفا در پژوهشهای کمی مشاهده نشدهاند.
بر این اساس تصریح میشود که موضع رئالیسم استعلایی بهنوعی تداوم نهضت اثباتگرایی خواهد بود و بر خاصیت علمی پژوهش تربیتی تأکید میورزد،معذلک بین مفروضههای فلسفی اثباتگرایان و رئالیسم استعلایی تمایزات روشنی وجود دارد که در جدول شماره(4) به تصویر کشیده شده است.
رئالیسم استعلایی مواضع اثباتگرایی را در هریک از مفروضههای مورد وصف حفظ میکندباشد،اما تغییرات قابلملاحظهای را در هریک از آنها ایجاد مینماید و با نظر به این تغییر،رئالیسم استعلایی از جبرگرایی پرهیز میکندباشد،به ماهیت غیرقابل پیشبینی و تناقضآمیز تجربه بشر اشاره دارد،عینیت پژوهشگر را انکار میکندباشد،بر خاصیت بار نظری پژوهش تربیتی تأکید میورزد،تأیید را جایگزین اثبات میکندباشد و به جای قطعیت، به حقیقیبودن برخی امور اشاره دارد و از اینرو از اصطلاح شواهد احتمالی بهره میگیرد."