به تکرار تو خیره ام ادب و هنر

"در سوگ زنده‌یاد نازنین،بهمن توسی: دیدار اقبال معتضدی‌ صبح-داخلی-خانه دیشب با خود قرار گذاشتم امروز تو را می‌بینم امروز عصر تو را خواهم دید امروز هر ساعتی که تو بخواهی خیلی حرف برایت دارم چند ماهی،سفر بودم با شوق دیدار به خصوص تو حرف‌هایم را تمرین می‌کنم گفتن،حتی گپ زدن ساده و خودمانی با دوست شفیق و شاعری چون تو شور و حالی دارد مگر که مرگ نگذارد گوشی تلفن را بر می‌دارم شماره‌ات را می‌گیرم صبح است وقت مناسبی‌ست حتما پشت میزت هستی .. ظهر-خارجی گورستان گفته بودم امروز عصر تو را خواهم دید هر ساعتی که تو بخواهی دیدار ما قطعی‌ست مگر که مرگ نگذارد ظهر است و تو دیگر نیستی مرگ تو بر شانه‌های حمل می‌شود دیروز در اشتیاق دیدار تو،کوک بودم امروز،ساز زبان من ویران است امروز زیر این خورشید در غیاب تو،واژه‌ها تمام شدند و ما دوستانت منظومهء ناتمام«ادم و حوا»ی تو را به ترانه گریستم."