چکیده:
به نظر ماری فلمینگ، در مفهوم عقلانیت هابرماس، پیشداوری عمیق جنسیتی وجود دارد به گونهای که تئوری هابرماس را برای فمینیستها بیتأثیر میسازد.وی از هابرماس به دلیل اینکه ارزشهای مربوط به حیات متعالی را به عنوان ارزشهای ویژهای طبقهبندی میکند که در نهایت به دلیل اینکه قابل وفاق نیستند، حذف میشوند، انتقاد میکند.همچنین او هابرماس را به دلیل سنتگرایی نهفته در مباحث جنسیت و نیز به دلیل عدم ارائه توصیهای برای چگونگی مواجهه با مسأله حقوق اساسی زنان و کودکان مقصر میشمارد.
خلاصه ماشینی:
"پاسخ به«چگونه»نسبتا روشن است:در جریان گفتمان عملی، هابرماس آنچه را که ماری فلمینگ:چگونه است که هابر ماس، ارزشهای مرتبط با حیات متعالی را به عنوان ارزشهای ویژهای طبقهبندی میکند که در نهایت به دلیل اینکه قابل وفاق نیستند، کنار گذاشته میشوند؟به نظر فلمینگ مفهوم جهان زندگی به دلیل عدم ارائه بینشی از عدالت جنسیتی دارای نقص استاز نظر هابرماس، سخن از وجود یک هنجار، دقیقا مانند این است که بگوییم آن هنجار با توافق همه حاضران در یک گفتمان عملی پدید آمده استتحت عناوین«عدالت/اخلاقیات» 7P}و«اصول اخلاقی/حیات متعالی» 8P}به کار میرود، پیشاپیش تعیین نمیکند، بلکه وی طبقات را برحسب قابلیت عمومیت تعریف میکند.
در بخش دوم کتاب، فلمینگ به جنسیت برمیگردد و موضوعات عمده عبارتند از تمایز هابرماس از نظام/جهان زندگی و نظر وی در مورد تحت اقتدار قرار گرفتن 16P}جهان زندگی توسط دولت، فلمینگ، هابرماس را به دلیل سنتگرایی 17P}نهفته در مباحث جنسیت و نیز به دلیل عدم ارائه«توصیهای برای چگونگی برخورد با مسئله حقوق اساسی زنان و کودکان»مقصر میشمارد."