خلاصه ماشینی:
"نرودا بسان اکثر هنرمندان نسل خود، (به تصویر صفحه مراجعه شود) طرح از رضا شبیری آدمی متعهد بود.
هنگامی که دکتر سالوادور آلنده گوسنس فقید به مقام ریاستجمهوری شیلی رسید،نرودا را که از دوستان دیرینهاش بود-طبق یک سنت قدیمی-به مقام سفارت شیلی در پاریس گماشت.
اما بیماری نرودا در سال پیش سخت عذابش میداد،ناگزیر از مقام سفارت کنار کشید و به اقامتگاه دلخواهش در ایزلانگرا یا(جزیرهی سیاه)بازگشت.
میگویند پیش از مرگش دو شعر در رثاء دوستش-آلنده فقید-و رخدادهای شیلی سرود که اکنون نزد همسرش است که تصمیم دارد بیاری یکی از ناشران مکزیک در مجموعه تازه اشعار نرودا چاپ و منتشر کند.
این دو شعر را الستیررید مترجم بیشتر اشعار نرودا به تازگی در مجموعهای به همان نام به زبان انگلیسی منتشر کرده...
به هرحال نخواهم بود اگر،در درونم، نهالی نشکفد، جوانههایش دل خاک را نشکافد تا به روشنایی باز رسد، اما زمین زاینده تاریک است، و،در عمق وجودم من نیز تاریکم.
بگذار با روز تنها بمانم."