خلاصه ماشینی:
"قاضی را بایستی وکلای مدعی و مدعیعلیه روشن بکنند اسناد و مدارک را یک یک بدهند و حالا اگر کوتاهی میکنند طفره میروند تجدید جلسه میکنند اینها نیرنگهائی است که وکلاء میزنند بد نامیش برای محکمه تمام میشود-حالا بنده میخواهم اینجا وارد بعضی مطالب دیگر بشوم که اگر وکلای دادگستری هستند که غالب قضات را منحرف میکنند و اگر هر کسی بخواهد دادگستری را اصلاح بکند باید اول وکلای دادگستری را تصفیه بکند یعنی عناصر بسیار شریفی بین وکلای دادگستری هستند ولی عناصر خیلی ناپاک و بدنامی هم هستند که آنها هم این طبقه را بدنام کردهاند و هم دادگستری را بدنام کردهاند(صحیح است)بنده نمی- خواهم امروز وارد بحث وابستگان دادگستری بشوم چون ساعتها وقت لازم دارد و اینکه عرض کردم که قضاوتهائی که راجع بدادگستری میشود قضاوت سطحی است برای اینکه خواص و اهل فن میدانند که عیبهای دادگستری در کجا است امروز چیزی که باعث شد که بنده این عرایض را خدمت آقایان بکنم کاغذی بود که پریروز از یکی از سر دفتران قدیمی بمن رسید که بنده میخوانم کاغذ خصوصی است مینویسد«بر آن جناب مسلما پوشیده نیست که در بادی امر با چه وعدههائی مرحوم داور ما را راضی کرد و بدفتر شرعیات رسمیت داد تا بنام سر دفتر اسناد رسمی مشغول خدمتگزاری بجامعه شویم و همچنین بر آن جناب پوشیده نیست که بعد از شهریور 320 چه اشخاصی سر دفتر شدند ملیونها سرمایه مردم را دستخوش بیاطلاعی و سوء قرار دادند تا اینکه وزارت دادگستری و اداره کل ثبت معایب کار را برای العین دیدند و علت آن را فهمیدند و طرح قانونی برای تجدید نظر در صلاحیت سر دفتران بمجلس شواریملی تقدیم نمودند و در کمیسیون دادگستری مجلس هم مطرح شد و بتصویب رسید و چون دوره چهاردهم خاتمه یافت طرح مزبورهمچنان در کمیسیون دادگستری مجلس مانده است و بمجلس علنی نیامده»و حالا یک نسخه برای من فرستاده و گفتهاند برای رضای خدا در این باب هر قسم صلاح باشد اقدام مؤثری بفرمائید تا باین کار سر و صورتی داده شود بنده تا این کاغذ را خواندم فهمیدم که در دل اینها چیست برای اینکه بنده تنها کسی هستم که قانون سر دفتران را خودم تنظیم کردم برای اولین دفعه برای اینکه قبلا برای سر دفتران یک قانونی نبود هر کس را وزیر دادگستری میخواست میتوانست از توی کوچه سر دفتر بکند و هر وقت میخواست میتوانست بیرونش بکند حدودی."