چکیده:
دین از جمله مهمترین مفاهیم و از کارکردیترین مقولات در جامعه بشری است. تجربهء تاریخی زندگی بشر نشان میدهد که دین جزییناپذیر از این زندگی بوده است.پژوهش حاضر به روش پیمایشی به میزان پایبندی بهدین را میسنجد. جامعه آماری شهروندان 18-29 و 40 سال به بالای مناطق سهگانه شهر سنندج بوده، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 360 نفر تعیین شده است.نمونهگیری به روش خوشهای چند مرحلهای انجام شده است. یافتههای پژوهش هرچند حکایت از رتبه مناسب دو نسل جوان و بزرگسال به لحاظ میزان دینداری به عنوان شاخص کلی دارد،اما مطابق انتظار،رتبه نسل بزرگسال نسبتا بالاتر از نسل جوان قرار دارد.همچنین تفاوت معنیداری میان دو نسل در ابعاد مناسکی و پیامدی دینداری و نگرش به آینده دین وجود دارد.البته،تفاوت معنیداری میان دو نسل در متغیرهای بعد اعتقادی و تلقی از مذهبی بودن افراد در آینده وجود ندارد.هرچند در زمینه نگرش به آینده مذهب،تلقی نسل بزرگسال منفیتر از نسل جوان است.در رابطه با پیوستار نسلی در زمینه دینداری میتوان تفاوتهای مکشوف میان نسلها را با عبارت«فاصله نسلی»بیان داشت.اگرچه در پارهای از ابعاد،مانند بعد مناسکی و نگرش به آینده دین میتوان تا حدودی قائل به «شکاف نسلی»بود.
Religion is among the most important concepts and the most practical subjects in human society. The historical experience of human life shows that religion cannot be detached from life. The present research deals with the method of measurement in regard to adherence to religion. Citizens were studied in two groups: 18-29 years old and more than 40 years old. Based on Kokran formula، 360 people were chosen and sampling was done in multi-step cluster method.
Although the result of the research relates the appropriate study of both generations; the youth and the adults in regard to the measure of religiousness as a general guideline، however what is conformed to the expectation is that the level of the adult religiousness is relatively higher than the youth. In addition، there is a difference between the two generations in the domain of the ceremonies and the consequences of religiousness and the glance to the future of religion. In fact، there is no significant difference between two generations in regard to the factors of doctrinal aspect and the comprehension related to religiosity of the individuals; however the comprehension of the adult generation is more negative than that of the generation of the youth in respect of their views related to the future of religion. With regard to the adherence of the generations in the domain of religion one can make the difference between the generations with the expression “Generation Gap” even though we can affirm the expression (Partiality between the generations) in the domain of the ceremonies and the views related to the future of religion.
خلاصه ماشینی:
"82بر این اساس، نوشتار حاضر،با توجه به الگوی گلارک و استارک تفکیک سه وجهی از ابعاد دینداری را به شرح زیر انجام داده و دینداری شهروندان سنندجی را به این شیوه مورد بررسی قرار میدهد: 1.
به عبارت دیگر از آنجا که،نسل بزرگسال به لحاظ دینداری از رتبه بالاتری برخوردار است و نیز در وضعیتی کاملا سنتی و مذهبی جامعهپذیر شده است،انتظار بیشتری از میان مذهبی بودن افراد در جامعه حاضر دارد و به این دلیل که این انتظار چندان با واقعیت منطبق نیست،از این رو،نگاهی منفی به آینده مذهب در ایران دارد.
در مقابل،از آنجا که نسل جوان در جامعه نوتر و با افکار متنوعتر جامعهپذیر گشته و خود نیز به لحاظ دینداری در میزان تقریبا پایینی قرار دارد،از این رو،انتظار او از آینده گرایش به دین چندان منفی نبوده و آینده آن را تقریبا روشن تلقی میکند.
نمرات دینداری نسل جوان در تکالیف و عبادت جمعی و فردی یا به عبارت دقیقتر،در بعد مناسکی پایین میباشد(کمتر از 05 درصد)،این در حالی است که،این بعد در میان نسل بزرگسال بسیار بیشتر است(بیش از 56 درصد)این وجه،یکی از غالبترین وجوه تفاوت میان دو نسل در میزان دینداری بوده است.
اگرچه،چه بسا در مواردی مانند بعد مناسکی و نگرش به آینده دین،نتوان با چنان دقتی از وضعیت فاصله نسلی سخن به میان آورد؛چرا که شدت تفاوت در این مقولهها بیش از سایر نسلها است.
وضعیت دو نسل جوان و بزرگسال در شهر سنندج در مقوله دینداری به صورت کلی و در بعضی از ابعاد دینداری مانند اعتقادی و پیامدی به«فاصله نسلی»نزدیک بوده و در ابعاد دیگری مانند بعد مناسکی و نگرش به آینده دین به«شکاف نسلی»شبیه است."