خلاصه ماشینی:
"؟ مسئله محدودیت و آزادی و شناخت حد و مرز آنها از جمله مباحثی است که از نزدیک با زندگی یکایک ما در ارتباط بوده و از این رو بسیار شایان اهمیت است و با توجه به اینکه تمام تلاشهای انسان در سه بعد فکری(اعتقادات)،روانی(اخلاق)و عملی (احکام)تشکیل یافته و نمود عینی پیدا میکند و همچنین با در نظر گرفتن این مطلب که خداوند همه آنچه را که در ادیان بشری نازل کرده است از قوانین و احکام و سایر آداب و سنن،در اطراف این سه محور میچرخد لازم است نسبت به حدومرز این آزادی و محدودیت آن،شناخت کامل کسب گردیده و نتیجه این شناخت برای پیشگیری از افراطوتفریط به جامعه عرضه شود.
به تعبیر دیگر اینها انسان را از نظر تکوین موجودی محدود دانسته اما از نظر تشریع او را آزاد محض میشمارند و این حداکثر تلاش این مکاتب برای تبیین مقام انسانیت انسان است.
اسلام در برنامهء تنظیمی خود چنان انسان را تربیت کرده که حق ندارد به همه چیز معتقد شود، بلکه باید اعتقاد صحیح داشته باشد و اگر غیر از این باشد آتش جهنم در انتظار اوست.
این یک مکتب است و در این مکتب محدودیتهای زیادی بچشم میخورد و آزادی مطلق جز خیانت چیزی نیست و به تعبیر دیگر در مکتب اسلام،انسان از نظر تکوین آزاد است اما از نظر تشریع مقید و محدود است؛ او تکوینا آزاد است زیرا اسلام کسی را به وسیله زور و فشار به انجام وظایف وادار نمیکند و قرآن در این رابطه میفرماید: «اعلموا ماشتم انه بما تعملون بصیر» 2 ترجمه:هرکاری که میخواهید بکنید، خداوند نسبت به اعمال شما بیناست."