خلاصه ماشینی:
"5. زبان فارسی میانه:این اصطلاح در مورد زبان آثار بالنسبه متعددی به کار میرود که بیشتر در سرزمین ایران به دست آمده و به انواع خطوط آرامی نوشته شده و به طور کلی مربوط به سدهء سوم تا هشتم میلادی است.
براستی زبانها و لهجههای یاد شده که در زمان و مکان از یکدیگر جدا بوده و ظاهرا هیچ وجه مشترکی ندارند،چگونه تحت عنوان گروه(یا خانواده)واحد شدهاند؟میان زبان آسی(آستی)که در قفقاز بدان سخن میگویند،و افغانی که در افغانستان و پاکستان متداول است،و یا فارسی-تاجیکی که در ایران و آسیای میانه و افغانستان بدان تکلم میکنند،و زبان کردی که در ایران و ترکیه و عراق و قفقاز و برخی جاهای دیگر بدان تکلم میشود،چه شباهتی وجود دارد؟ چه چیزی زبانهای خاموشی چون اوستایی،پارتی و خوارزمی را که دیربازی است دیگر کسی بدانها تکلم نمیکند با زبانهای کنونی فارسی و افغانی و تاجیکی و آسی و غیره پیوند میدهد؟مبنای وحدت این زبانها که در سرزمینهای مختلف و یا اعصار متفاوت متداول بوده و یا جماعتهای مختلفالسطح از لحاظ رشد اجتماعی بدانها سخن میگویند و یک کاسه کردن آنها زیر عنوان گروه،و یا خانوادهء واحد زبانهای ایرانی چیست؟ پاسخ این پرسشها را باید در خود زبانها و ساختمان دستوری و ذخیرهء اصلی لغوی آنها جستجو کرد.
پس معلوم میشود که به روزگار حیات زبانهای فارسی باستان و سکایی-یعنی در حدود اواسط هزارهء نخست قبل از میلاد-تفاوت میان این دو زبان بسیار ناچیز بوده است و هنوز چندان از زبان مشترک اصلی ایرانی دور نشده بودند."