چکیده:
علم تاریخ،شاخهای از علوم تجربی است.علوم تجربی به دو نوع کلی علوم تجربی طبیعی و علوم تجربی انسانی تقسیم میشود و علم تاریخ یکی از رشتههای علوم تجربی انسانی محسوب میگردد.قرآن،نصی وحیانی است که بر پیامبر اسلام(ص)نازل شده است،و دارای گزارههای تاریخی میباشد.قرآن متنی ثابت است،ولی برداشتها و قرائتهای مفسران ممکن است گوناگون باشد. قرآن دارای گزارههای تاریخی گوناگون میباشد. علم تاریخ،دارای گزارههای فراوان تاریخی است. در این مقاله تا حد امکان به گزارههای تاریخی قرآن و گزارههای علم تاریخ پرداخته شده است و رابطه وحدت و تطابق،رابطه تمایز داشتن بررسی شده است و رابطه تعارض واقعی بین دو نوع گزارهها را برخی مطرح کردهاند که مورد نقد قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله تا حد امکان به گزارههای تاریخی قرآن و گزارههای علم تاریخ پرداخته شده است و رابطه وحدت و تطابق،رابطه تمایز داشتن بررسی شده است و رابطه تعارض واقعی بین دو نوع گزارهها را برخی مطرح کردهاند که مورد نقد قرار گرفته است.
قرآن کریم از این نظامات نامتغیر بع«سنت الهی»تعبیر میکند و میگوید: «سنة الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا» (احزاب،آیه 26)؛ سنت الهی تغییرپذیر و قابل برگرداندن نیست؛بهطور مثال این که عاقبت با متقیان و پاکان و زمین از آن صالحان است،سنت لایتغیر الهی است که در زبور داوود هم ذکر شده است: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون» (انبیاء،آیه 501) این که تا مردم با ابتکار خودشان در اوضاع و احوال خود تغییری ندهند خداوند اوضاع و احوال عمومی آنها را عوض نمیکند،سنت لایتغیر الهی است: «إن الله لا یغیر ما بقوم یغیروا ما بأنفسهم» (رعد،آیه 11) سنت دیگری بر حیات اجتماعی انسانها حاکم است این که عاقبت و نهایت ظلم و بیدادگری،ویرانی و تباهی و نابودی است سنت تغییر ناپذیر الهی است01 «و تلک القری أهلکناهم لما ظلموا و جعلنا لمهلکهم موعدا» (کهف،آیه 95) سنت عمل و عکس العمل بهطور کلی بر جهان،سنت عمل و عکس العمل حاکم است؛یعنی همیشه ارتباط تامی بین اعمال انسانی و حوادث کنونی است."