خلاصه ماشینی:
"شما از چه زمانی با آیت الله مهدی شاه آبادی آشنا شدید؟ آشنایی این جانب با شهید شاه آبادی بر میگردد به سالهای قبل از انقلاب و تقریبا نیمه اول دهه پنجاه شمسی در تهران،در جلساتی که من به عنوان یک منبری حاضر بودم،و خداوند توفیق داده بود که در مسیر فکر و اندیشه و آرمان و نهضت حضرت امام(ره)قرار داشته باشیم.
از نقش شهید شاه آبادی در مراسم مختلفی که در سوگ آن عزیز برگزار میشد و بر سرعت گرفتن روند نهضت نیز تأثیرات خوبی گذاشت، چه خاطراتی دارید؟ نکتهای که برایم خیلی مهم و واقعا جالب است،اینکه در سلسله مجالس ختمی که بعد از فقدان حاج آقا مصطفی-رحمت الله علیه-در تهران برگزار شد،عزیزان روحانی و مبارز حضور مستمر و فعالی داشتند.
اصولا شهید شاه آبادی و اصحاب انقلاب و علمایی که نسبت به بقیه سمت بزرگتری داشتند-ایشان آن موقع میانسال بودند و امثال حضرت عالی جوان بودید-یکی از وظایفشان از طرف حضرت امام،همین بوده که حلقه روحانیت مبارز را ساماندهی و راهبری کنند و به هر حال برای سخنرانی و تبیین مبانی انقلاب و مواضع حضرت امام به جاهای مختلف بفرستند و مجالس اینچنینی ترتیب دهند و اعلامیههایی را در حمایت از امام امضاء کنند.
هر وقت این صحنه را به یاد میآورم،از آن همه انرژی و همت این مرد بزرگ تعجب میکنم و خاطرهااش برایم فراموش نشدنی است-حاج آقا مهدی اصلا آدم آرامی نبود و پیوسته در حال جوش و خروش و تکاپو بود -القصه،ایشان برخاستند و به سرعت اتومبیل فولکسی را که داشتند روشن کردند و شاید نیم ساعت-سه ربعی بیشتر طول نکشید که نوار سخنرانی امام را آوردند،یک ضبط صوت گذاشتند و نوار را روشن کردند."