خلاصه ماشینی:
"گذشته از این،چنین به نظر میرسد که فردوسی در آغاز،نسبت به محمدحسن ظنی داشته است و طی بیست سالی که شاهنامه سروده میشده،امیری پا برجا و با حشمت خراسان نبود که شایسته آن باشد که بدون شک،بن مایههای تاریخی مورد استفاده در آثار بسیاری از مورخین قرون اولیه اسلامی که حاوی اخبار سلسلههای پادشاهی ایران باستان بودند، از ترجمههای ناهمگون خداینامه تامین میگردید بنابر نظر نلدکه،ابن قتیبه تنها مورخی است که ترجمهء عربی ابن مقفع از خداینامه را در تدوین اثر خود،در اختیار داشته است با اینکه شاهنامه اثری حماسی است،گاهی براساس آن،بهتر از منابعی که تاریخی شمرده میشوند،میتوان از مناسبات اجتماعی در دوران ساسانیان آگاه شد شاهنامه تقدیم او گردد.
23 اسلامی ندوشن:شاهنامه هرچند آمیخته به افسانه باشد،ارزش آن برای شناسایی ایران باستان از تاریخهای خشک و بیروح بیشتر است،چه تاریخ به صورت وقایعنگاری صرف،سلسله وقایعی است که بیشتر جنبه مومیایی دارند، در حالی که افسانهها،آنگونه که در کتابی چون شاهنامه آمدهاند، کشش و کوشش زنده یک ملت را بیان میکنند از نظر تقسیمبندی موضوع،شاهنامه بر سه قسم استوار است: نخست بخش اساطیری که از آغاز کار کیومرث تا آخر داستان گشتاسب و خاتمه کار رستم ادامه مییابد و سراسر آن حالت افسانه دارد....
و قسمت سوم بخش تاریخی آن است که تمام آن شامل سرگذشت پادشاهان سلسله ساسانی میباشد و افسانه آن بسیار کم است از نظر تقسیمبندی موضوع،شاهنامه بر سه قسم استوار است:نخست بخش اساطیری که از آغاز کار کیومرث تا آخر داستان گشتاسب و خاتمه کار رستم ادامه مییابد،که سراسر آن حالت افسانهای دارد و بسیاری از داستانها و نام اشخاص موضوع این افسانهها از اوستا و سایر کتب مقدس زردتشتیان گرفته شده است."