خلاصه ماشینی:
"یادداشت سردبیر مگر گرافیک هنر نیست؟ دوست و همکار عزیزی در نشریهای که به سنتیبودن(بهویژه در صفحهبندی)شهره است،یادداشتی نوشته،بالحنی بسیار عصبانی (که از این امضاء چنین عصبانیتی ندیده بودیم) و کنایی،با این مضمون که این بازیها چیست که با گرافیک درمیآورند؟چرا نوشتهها را با خط سفید در زمینهء سیاه چاپ میکنند،که خواندناش دشوار است؟چرا حروف را درهم میکنند که ابلیس هم قادر به خواندناش نیست؟و اینکه«یک اصل ساده در مورد نوشتار این است که مقدمتا باید قابل خواندن باشد».
خوشحالم که این موضعگیری مرا(که متعلق به نسل میانی هستم و پا به چهلسالگی گذاشتهام)در زمرهء جوانان قرار میدهد،که خودم را جزوی از نسل عاصی و سنتشکن بدانم،که دوست دارد اصول را زیر سؤال ببرد،همهچیز را از نو ارزشگذاری کند و برای کسوت حرمت بیشاز حد قائل نباشد؛چرا که هنر مرز نمیشناسد."