چکیده:
هدف از این تحقیق، استخراج و تبیین وجوه مشترک تربیت دینی در ادیان اسلام و مسیحیت میباشد. بدین منظور، آیات و روایات اسلامی با انجیل و متون دینی مسیحی در زمینههای تعریف تربیت دینی، اهداف تربیت دینی، معلممحوری یا شاگردمحوری در تربیت دینی، ابزارها و منابع شناخت در تربیت دینی، روشهای تدریس و محتواهای درسی در تربیت دینی، و ارزشهای تربیتی مورد مقایسه قرار گرفتهاند. نیل به یک الگوی تربیت دینی مشترک، که هدف اصلی تحقیق حاضر بوده است، خواهد توانست راه را برای تفاهم و وحدت بیشتر جوامع مسلمان و مسیحی باز نموده و مبنایی برای الهام نحوه تربیت دینی جوامع مذکور فراهم سازد.
خلاصه ماشینی:
"هم یادگیری و هم تدریس نیازمند چنین عشق و لذتی هستند32 با در نظر گرفتن موارد گفته شده میتوان گفت روشهای تدریس در تربیت اسلامی و مسیحی،منبعث از ابزارهای شناخت یعنی حواس،عقل و قلب شاگردان و مبتنی بر پرورش این ابزارها هستند؛از اینروست که در تربیت اسلامی و مسیحی، روشهای تدریسی که در آنها شاگردان فعالاند و تحت نظارت و راهنمایی معلم،به شناختی استوار دست مییابند،از اهمیت بسزایی برخوردار هستند.
این سخن بدان مفهوم نیست که روشهایی نظیر سخنرانی در تدریس،اگر با رعایت شروط خود صورت گیرند قابل تأیید نیستند؛اما در هر صورت باید توجه داشت تربیت دینی،با تلقین یا القای عقاید دینی معلم به شاگردان کاملا متفاوت است و بلکه نهایتا شاگردان هستند که در پرتو به کارگیری حواس خود،تفکر و تعقل،و پاکسازی قلب و شخصیت و یا تهذیب نفس میتوانند با هدایت و راهنمایی معلمان شایستهای که به عالیترین مراتب تعالی و کمال در آن موارد رسیدهاند،با استفاده از روشهای پیشین به اهداف عالی و اصیل تعلیم و تربیت نائل آیند.
ضمن تأیید استفاده از روش تدریس«سخنرانی»،و خصوصا سخنرانی بهبودیافته در موارد خاص آن،اسفتاده از روشهایی که از تلقین و تحمیل مطالب دینی به شاگردان و متربیان احتزار نمایند و بلکه بهجای آن سبب شوند خود شاگرد فعال باشد و با تجربۀ خود و از طریق تفکر و تعقل،مطالب درسی را،تحت نظارت و راهنمایی معلمی آگاه،دلسوز،مهربان و صمیمی، بهطور کامل درک کند و علمی جامع و ژرف در مورد آنها به دست آورد،مورد تأکید ویژه است."