خلاصه ماشینی:
"ممکن است اقبال اشخاص به تکنولوژی و فوائد چشمگیر آن بشر را به طرف مادیات سوق دهد و در حدی قرار گیرد که وقت تفکر عقلی را از او بگیرد ولی انغمار در مادیات اگر بهحدی برسد که انسان هویت خود را گم کند و خواستههای نفس اماره را اجابت نماید تبدیل به جانور میشود: آدمیزاده اگر دفع کند شهوت نفس آدمی خوی شود ورنه همان جانور است چهبسا انسانهایی که عمری دم از معرفت حق زدند ولی در عمل معشوق خود را در دنیا جستجو نمودند و برخی نیز زبانشان بسته بود و به تمام وجود حق را طلب مینمودند.
اگر گوشی تاب شنیدن مباحث توحید و شئون خاص توحید از قبیل صفات الهیه و احاطه قیومیه حق و سریان حقیقة الحقایق در مظاهر خلقیه و مباحث خاص معاد و نشئات بعد از موت و لزوم تهذیب نفس از رذایل و تحلیه و آرایش آن به فضایل اخلاقی،نداشته باشد مثنوی مولوی خودمان تکلیف او را معین کرده است: گوش خر بفروش و دیگر گوش خر کاین سخن باور ندارد گوش خر آنهایی که در مباحث برهانی و مبانی عرفانی شک دارند و از برهان گریزان یا از جاهلانی هستند که استعداد فهم مسائل لطیف و دقیق را فاقدند و خود نمیفهمند که نمیفهمند و یا محضر استاد متضلع را درک نکردهاند و یا از آن طایفهاند که صرفا ذوق و استعداد و قریحهء درک علوم ادبی و تاریخ و علومی از این سنخ را واجدند،ولی فاقد قریحهء خاص حکمت متعالیه و ذوقیات و عرفانیاتاند،این نوع از خلق بهتر است دنبال مطلوب خود بروند.
اما این معنی که مفهوم وجود زائد بر نفس وجودات خاصه امکانیه باشد قائل به آن صدر المتألهین است و با کمال اختصار مطلب را به روش ارباب عرفان که وجود ممکن نیز فقط به اعتبار جهت حکایت از سلطان وجود تحقق دارد."