چکیده:
امکانسنجی،اندازهگیری مفید بودن یک سیستم برای یک مجموعه (شرکت،سازمان و...)است و اطلاعاتی در مورد بودجه،نیروی انسانی،امکانات،و غیره مهیا میسازد.اغلب پیشنهادهایی که براساس برنامهریزی استراتژیک برای نظامهای اطلاعاتی ارائه میشود مبهم و بدون برآورد هزینه صورت میگیرد.بنابراین،قبل از تخصص منابع برای اجرای این پیشنهادها باید از امکانپذیر بودن پیشنهاد اطمینان حاصل شود.مقالهء حاضر برآن است تا فعالیتهایی را که در حوزهء مطالعهء امکانسنجی صورت میگیرد بازشناسی نماید.
خلاصه ماشینی:
"پرسشهای ذیل اساس مطالعات امکانسنجی است: -آیا از حیث فنی انجام پروژه ممکن است؟ -آیا با توجه به منابع موجود و یا قابل جذب در سازمان امکان اجرای پروژه وجود دارد؟ -آیا به لحاظ اقتصادی،درآمدهای حاصله از تحقیق و اجرای پروژه بر هزینههای آن و هزینه عدم استفاده از پروژههای دیگر فزونی مییابد و اساسا اقتصادی هست یا خیر؟ -آیا سازمان در زمانبندی موردنظر قادر به اجرای و بهرهمندی از پروژه خواهد بود؟ لذا میتوان گفت که با طرح این پرسشها امکانپذیری پروژههای انتخابی به لحاظ فنی،اقتصادی،قانونی عملیاتی،و زمانی،مورد سنجش قرار میگیرد.
آنچه مسلم است امکانسنجی به هر مشکلی که صورت پذیرد،باید به سؤالات اساسی زیر پاسخ دهد: *آیا برای مشکل کاری موجود،یک راهحل کامپیوتری وجود دارد؟ *آیا راهحل پیشنهادی از جهت مسائل کاری(مسائل سازمانی،مسائل مالی و مانند آن)قابل توجیه است؟ در مراحل مختلف چرخهء حیات یک پروژه،احتمال انصراف از اجرای پروژه وجود دارد که مناسبترین و باصرفهترین مرحله برای اتخاذ چنین تصمیمی،همان مرحلهء امکانسنجی است.
سازماندهی و پراکندگی جغرافیایی تعیینکنندهء عواملی چون تسهیلات لازم برای تبادل دادهها و تعداد پایانههای مورد نیاز است؟ به علاوه،مسئولیتهای مربوط به انجام وظایف مختلف در نظام اطلاعاتی که متعاقبا عملیاتی میشود مانند ورود دادهها،نیازهای امنیتی،و غیه نیز باید در حین مرحله تحلیل شود.
تعیین گزینههای ممکن(سیستمهای پیشنهادی) در این گام راهحلهای مختلف ارائه شده و روشهای متفاوتی که سیستم جدید براساس آن میتواند شکل بگیرد به صورت یک گزارش در اختیار کمیتهء بررسیکننده قرار میگیرد."