چکیده:
در این نوشتار چگونگی شکلگیری مذاهب فقهی و فقه سیاسی در سدههای دوم و سوم هجری مورد بررسی قرار میگیرد. از دیدگاه نوشتار حاضر پیش فرضها و نگرشهای متفاوت فقهای این عصر به منابع، قواعد و چگونگی استنباط احکام سبب شد تا مذاهب فقهی گوناگونی شکل گیرند. برداشتهای کلامی و دیدگاه پایهگذاران این مذاهب در مورد نسبت رای و حدیث با یافتههای انسانی و دادههای متنی وحیانی در این امر تاثیر داشت. این مقاله به دنبال آن است تا ضمن ارائه گزارشی از این مذاهب، تفاوتهای آنها را برجسته سازد و چگونگی پدیدار شدن رویکرد فقهی به مسائل سیاسی در میان اهل سنت را تحلیل کند.