چکیده:
امروزه جهانی شدن جنبهای از فرهنگی شدن روزافزون زندگی اجتماعی است. از اینرو تکثر فرهنگی سرنوشت محتوم جهانی شدن است. بدین ترتیب کثرتگرایی فرهنگی هم بیانگر تنوع و هم بیانگر وحدت است.دیدگاه اسلامی با وجود اختلافات بنیادین با مبانی سکولاریستی جهانی شدن در روایت غربی، به نوعی از تکثر فرهنگی به موازات روند وحدتگرا رسمیت میبخشد. این امر در زمان ظهور نیز که مرحلة تکامل و غلبة گفتمان اسلامی است به محو دیگر گفتمانها نمیانجامد. این رویکرد مبتنی بر دلایل قرآنی، روایی، عقلی و تاریخی محکمی است که توانایی اثبات این دیدگاه را دارد.
خلاصه ماشینی:
"عرصه فرهنگی جهان کنونی نیز عرصهای پلورالیستی است، زیرا در آن، تعاریف تمدنی، قارهای، منطقهای و گوناگون دیگری مبتنی بر وضعیت جهانی ـ بشری و همچنین انواع متنوعی از هویتهای که بدون رجوع به وضعیت جهانی ساخته میشوند، وجود دارد، اما این تکثر تمام عیار، ناگزیر متکی به اصل کلی ارزش گوناگونی فرهنگی و فی نفسه واجد خیر بودن این گوناگونی برای نظام و واحدهای آن است؛ همانگونه که مستلزم عناصری از یک فرهنگ مشترک است که بر حسب آن، واحدهای بسیاری میتوانند با یکدیگر ارتباطاتی داشته باشند.
از آنچه بیان شد به دست میآید که در میان ادیان، تنها اسلام است که برای وصول به صلح جهانی و حکومت جهانی وحدت عقیده را ضروری ندانسته، بلکه معتقد است با رسمیت یافتن اصل توحید و استفاده از نقاط مشترک و کلی ادیان، که همان اعتراف به توحید و نفی شرک است، نیز وصول به این مرحله از تکامل جامعه بشری ممکن است؛ یعنی تشکیل و استقرار حکومت جهانی اسلام که یک امر تحققیافتنی و اجتنابناپذیر است.
جمعبندی و نتیجهگیری گفتمان کثرتگرایی فرهنگی در عصر جهانی، متضمن روندی دوسویه است که هم به وحدت و عامگرایی میل دارد و هم به کثرت و خاصگرایی، این فضای جدید باعث شده تا نغمه فرهنگی جهان کنونی چند صدایی باشد و با واقعیت دیالکتیکی فرهنگ در تاریخ سازگار افتد و فرهنگها از پدیدههای متصلب تغییر ناپذیر به پدیدههایی در حال تغییر، به واسطه تأثیرات متقابل تعریف شوند."