چکیده:
- اشارهای مختصر بر دشواری و ابهامی که مسایل فلسفهی اخلاق دارند؛ 2- مروری اجمالی بر اهم مسایل فلسفهی اخلاق؛3- به نظر میرسد آنچه در فلسفهی اخلاق مهم است، تنقیح محل نزاع و تحریر موضع بحث است؛ زیرا با توجه به آنچه که از طرف فلاسفهی غرب و شرق و قدیم و جدید مطرح شده، معلوم نیست که آنها به دنبال چه هستند. از باب مثال، در مسألهی باید و هست که به عقیدهی برخی تنها مسأله و یا مهمترین مسأله تلقی شده، راه حلی برای مشکلات دیگر، و یا پاسخی برای مسایل دیگر فلسفه ی اخلاق نیست و لذا لازم است قبل از این که تنها به یکی ازآنها به طورمفصل پاسخ دهیم از دیگر مسایل نیز- ولو به طوراجمال- آگاهی یابیم؛ 4- درحقیقت، نتیجهی نهایی و ثمرهی عملی مباحث فلسفهی اخلاق، جز این نخواهدبود که ما انسان را به نوعی متعهد انجام فضایل گردانیم، حال، چه از راه وحی و دین و شرع باشد، یا عقل و منطق و برهان، و یا شهود و اشراق و عرفان
خلاصه ماشینی:
از باب مثال، در مسألهی باید و هست 2 که به عقیدهی برخی تنها مسأله و یا مهمترین مسأله تلقّی شده، راه حلّی برای مشکلات دیگر، و یا پاسخی برای مسایل دیگر فلسفه ی اخلاق نیست و لذا لازم است قبل از این که تنها به یکی ازآنها به طورمفصّل پاسخ دهیم از دیگر مسایل نیز- ولو به طوراجمال- آگاهی یابیم؛ 4- درحقیقت، نتیجهی نهایی و ثمرهی عملی مباحث فلسفهی اخلاق، جز این نخواهدبود که ما انسان را به نوعی متعهّد انجام فضایل گردانیم، حال، چه از راه وحی و دین و شرع باشد، یا عقل و منطق و برهان، و یا شهود و اشراق و عرفان .
و باز در همان کتاب، در ادامهی عنوان: آیا اخلاق محتوایی دارد؟ چنین میگوید: «به گمان من، مسایلی که در اینجا مطرح ساختم، نه فقط به این دلیل دارای اهمیت هستند، بلکه به دلیل دیگر نیز از اهمیّت برخوردارند، و آن اینکه فلاسفهی متأخّر اخلاق، غالباً به نحوی مضمر به آنها پاسخهای کاملاً مختلفی دادهاند، ولکن به ندرت این مسأله را مورد بحث قرار دادهاند که اصلاً به مسایل مذکور چگونه باید جواب - وارنوک، ج، فلسفهی اخلاق در قرن حاضر ، ترجمه ی: صادق لاریجانی، صص 68- 69.
1 در همین رابطه، در فصل نهم کتاب مشارب عمده ی اخلاقی، تحت عنوان «نتیجه» در آخرین فصل کتاب، این مسأله مطرح شده است: «اخلاق چیست؟ اختلاف و تنوّعی که در طی هزاران سال در نحوهی زندگانی و رفتار بشر پیش آمده، موجب پیدایش بعضی شبهات گردیده، که آیا همهی رفتارهای بشر جنبهی اخلاقی دارد؟ و آیا علمی به نام «اخلاق» وجود دارد؟ آیا ابراز نظریهای واحد و تعریفی ثابت از اخلاق ممکن است؟ اگر این نکات را قبول کنیم، بنابراین «موضوع اخلاق» چیست؟ این علم ازچه مقولهای گفتگو میکند؟» و در ادامهی همان مبحث، ضمن بیان چند نکته به این نتیجه میرسد: «...