چکیده:
هنر، نمایانگر مفاهیم ذهنی. است بنابراین، قبل از این مفاهیم ذهنی چیزی باید وجود داشته باشد. پس، زیبایی باید وجود داشته باشد تا ذهن آن را درک و هنرمند آن را به تصویرکشاند. رفتارهای زیبا و اخلاقی نیز توسط ذهن درک میشوند؛ چون هنر به تصویرکشیدن زیباییهای ذهنی و تقویت کنندهی خیال و تصور است. هر چه قوهی خیال انسان قویتر باشد، حس همدردی او قویتر می شود و رفتارهای او اخلاقیتر میگردند
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، میتوان گفت نظام تبلیغات دینی در قالب آموزش غیر رسمی، با توجّه به اینکه دارای قابلیّتها و ظرفیّتهای بالایی است و دچار محدودیتهای روشی، قالبی و ابزاری نیست، در صورتی که مبتنی بر راهبردهای چهارگانهی قرآن کریم باشد، میتواند با بهرهگیری از راهکارها و الگوهای صحیح دینی و از طریق عرصهها و محیطهای تربیتی، از جمله خانواده، گروه همسالان، رسانه، جامعه، نهادهای مدنی، حکومت و...
هدف شاعران موعظهگر این بوده که بگویند ذهن آدمی بیمار است و توان درک زیباییها و رفتارهای نیکوی اخلاقی را ندارد.
باید میان نقاشیهای عریان، که هدف از آن در معرض قرار دادن مغرضانهی اندام است و باعث ابتذال در هنر می شود، و دیگر آثار هنری، اعم از نقاشی و مجسّمهسازی که بیانگر مفهوم بلند پاکی، صداقت و صرف بودن است، تفاوت گذاشت.
کشتن احساسات باعث رونق اخلاق نمی شود، بلکه این احساس است که به زندگی رنگ و بو داده، آن را از جمود و سستی بیرون میآورد و موجب تعالی روح میگردد.
احساس زیبایی موجب پالایش روح می شود و این هدف اخلاق است.
آنها قادر به درک این واقعیت نبودند که همین شادمانی است که دست هنرمند را به حرکت در می آورد و به او توان خلق نمایی زیبا از رنگ و شکل میدهد.
هدف برخی از مصلحان عالم که در پی اصلاح انسان بوده اند، از بین بردن شور و احساس و نابودی آرزوها بوده است و اگر این هدف تحقق مییافت زندگی به باری سنگین و غیر قابل تحمل تبدیل میشدکه در آن یک آرزو وجود داشت، یعنی آرزوی فنا.