خلاصه ماشینی:
"مارگارت اتوود (به تصویر صفحه مراجعه شود) این عکس من است چند وقت پیش گرفته شده بود.
این عکس من است (به تصویر صفحه مراجعه شود) تو با من جور میشوی در من تو با من جور میشوی مثل قلابی درون چشم قلاب ماهیگیری چشمی باز تو آغاز میشوی تو اینگونه آغاز میشوی: این دست تو است، این چشم تو است، آن یک ماهی است،آبیرنگ و مسطح روی کاغذ عکس،تقریبا به شکل یک چشم این دهان تو است،مثل (O) یا یک ماه،هرکدام که دلت میخواهد.
روزی که این حرفها را یاد بگیری تازه میفهمی که آنقدر حرفهای دیگری هست که هرگز نمیتوانی بیاموزی کلمهء دست،بر دست تو شناور میشود مثل ابری کوچک بر دریاچه.
این دست تو است،این دستهای من است،این تمامی دنیا است دنیایی که گرد است؛اما نه مسطح و آنقدر رنگارنگ که همه را نمیتوان دید."