خلاصه ماشینی:
"آیا همهچیز دودو باد نیست؟یا چیز دیگری وجود نداشت که با آن قوۀ تعقل و گفتار مرا به کارگیری؟حمد و ثنایت،پروردگارا،حمد و ثنایت شاید شاخۀ نرم و نازک جانام را با تکیه بر کتبمقدسات آرام و قرار دهد،طوری که در میان این مسائل پوچ و تهی رفته رفتهبه خاموشی نگراید،طعمهیی ملوث برای آلودن هوا،زیرا که آدمیان به طرق بسیاری برایفرشتگان نافرمان قربانی میکنند.
کردو برای اینکه او را از نو به هیجان آورد از کتاب سنت آگوستیننقل میکند:اگر آدمیان مایه مسرتات میشوند،در برخورد با آنها شکر خدای رابه جای آور،و مبادا که از خالق آنچه که مایه شادمانی،تکدر توست روی برگردانی.
کردو آن معبر را در بیده مقدس به خاطرمیآورد،وقتی که یکی از اعضای انجمن شهر در بحث گرویدن به مسیحیت،زندگی ما را به پرواز گنجشکی از میان مرغزار روشنی تشبیه کرد:«شهر یاراچنین به نظرم میرسد،این امر زندگی انسان را بر روی زمین در قیاس با زمانیکه برایمان ناشناخته بود جلوهگر میسازد،گویی در ضیافتی باسردارانتاننشستهاید،زمستان است و آتش روشن و تالارتان گرو."