خلاصه ماشینی:
"که بنابه اعتقاد بسیاری از پژوهشگران و برابر آخرین تحقیقات گروه تاریخ و ادبیات دانشگاه کمبریج،هومر خود خنیاگری ساززن بوده است،در تصویری که روی یک ظرف فلزی به دست آمده از تمدن مانناها حک شده است،ساز زنی را با سازش نشان میدهد و این ظرف مربوط به دورهیی از تاریخ است که هنوز تمدن آتن و یونان رشد و شکوفا نشده و کلنیها جمعیتی و تمدن انسان به آن گستردگی در نواحی شکل نگرفته است و از این لحاظ مدرک مشخصی است دال بر اینکه فرهنگ خنیاگری و داستانسرایی از ناحیه شمال غرب ایران بدان منطقه رفته است و همچنین دهها مورد دیگر را میتوان مورد اشاره و توجه قرار داد.
از راه این ترجمههاست که حکایتهای گلستان سعدی،انوار سهیلی تأثیر خود را مینهد از جمله میتوان به کتاب آفتاب و حکایتهای آن نوشتهء نویسنده فرانسوی لافونت که تحت تأثیر حکایتهای گلستان و انوار سهیلی آن را نوشت و یا به ترجمهء شاهنامه توسط ژول مول فرانسوی اشاره کرد که تأثیر بسیار زیادی بر فرهنگ و ادبیات داستانی غرب نهاد و بسیاری از شاعران و نویسندگان اروپا به خصوص فرانسه را تحت تأثیر قرار داد از آن جمله ویکتورهوگو یکی از بنیانگزاران مکتب رمانتیزم را که بسیار شیفته اشعار شاهنامه و دیگر اشعار شاعران و ادبیات داستانی ایران بود و آنها را جوبیاری زلالی از نور و احساس میدانست و شرقیات او تحت تأثیر همین شیفتگی او سروده شده و یا دیوان شرقی گوته و دهها اثر دیگر که متأثر از آن بنمایههای حسی شعر و ادبیات و فرهنگ ایران است."