خلاصه ماشینی:
"تمامی دنیا را از دست دادهام (به تصویر صفحه مراجعه شود) اینگبورگ باخمن برگردان:افسانه خاکپور اوت 2002-پاریس سایهها،رزها،سایهها زیر یک آسمان غریب سایه رزها، سایهها، بر سرزمین غریبه میان رزها و سایهها در آبی غریبه سایهء من.
آن دو: کتابها،فصلها،موسیقی،کلیدها،فنجان چای و سبد نان، ملافهها و یک بستر و واژهها تماشای سکوت درون حرفها،ژستها و سودن دستی دیگر علامتگذاری در تقویم وعدهها،آئینهای فسخناپذیر پربها انگاشتن چیزهای کوچک روزنامهء چروک خاکستر سرد بلیتی با یک پیغام آئینی بیدغدغه که معبد این مکان بود نمایی از دریا،طرح ماندگار من بر بالکن آدمها،همسایهها و تکان دادن دست نزدیک اجاق گیسوانم درخشیدند همهء شادی من نواختن یک سرانگشت کوچک به در بود نه فقط تو که من تمامی دنیا را از دست دادهام.
انگار همین دیروز بود راههای خفتن را تا انتهای مناظر آراماش میشناسم لیک در آن پای نخواهم گذاشت نمیدانم چه وقت دریاچه تاریک به رنج من پایان خواهد داد آنجا،آئینهیی خواهد بود روشن و متراکم،منور از نور تا آنکه خرد را بر ما بیاموزد."