چکیده:
زمینه: رسواییهای اخیر شرکتها و بروز بحرانها، مد نظر قرار دادن فرهنگ و ارزشهای اخلاقی را در شرکتهای بزرگ مجددا کانون توجه ساخته است. حسابداران با انتقادات فراوانی پیرامون شکست خود در هشدار به رفتارهای غیراخلاقی مدیریت و رفتارهای غیراخلاقی خودشان مواجه شده اند. اعمال مدیریت سود توسط برخی حسابداران به عنوان اعمالی مشروع و درست و توسط سایرین به عنوان اعمالی نامشروع تلقی شده است.
روش کار: این تحقیق، ارزشهای اخلاق شرکتی را به عنوان معیاری بالقوه از اصول اخلاقی مدیریت سود مورد بررسی قرار داده است. انگیزه این تحقیق، توجه به نقش قابل توجه ارزشهای اخلاق شرکتی در رسوایی شرکتها و مدیریت سود می باشد. در این تحقیق، همچنین موقعیتهای شغلی مختلف حسابداران و دیدگاههای متفاوت آنها از ارزشهای اخلاقی سازمانشان مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع تحقیق میدانی و کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، جامعه آماری دانشگاهیان و اعضای حرفه حسابداری می باشد.
یافته ها: نتایج پاسخهای دریافتی نشان می دهد که حسابداران در شرکتهایی با ارزشهای اخلاقی بالا (پایین)، فعالیتهای مدیریت سود را به عنوان فعالیتهای غیراخلاقی تر (اخلاقی تر) درک می کنند. درک ارزشهای اخلاق شرکتی زنان در مقایسه با مردان به طور معنی داری بالاتر به دست آمد؛ به عبارتی زنان در ایران به ارزشهای اخلاق شرکتی پایبندتر می باشند. در میان جامعه دانشگاهیان افراد جوان از ارزشهای اخلاق شرکتی، درک بالاتری دارند. همچنین افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر، معتقد به ارزشهای اخلاقی بالاتری در شرکت می باشند و نیز در میان جامعه حرفه ای حسابداری، شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک تر ارزشهای اخلاقی بالاتری را قایل هستند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل به نظر می رسد که ارزشهای اخلاق شرکتی و به عبارتی فرهنگ شرکتی، معیار مهمی از درک مدیریت سود می باشد.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه،این توافق وجود دارد که مدیران با فشار قابل ملاحظهای،ناشی از تضاد منافع و نظریه نمایندگی برای مدیریت سود مواجه هستند و این که،این فشار موجب میشود تا برخی از آنها بیش از حد در معرض رفتار غیر اخلاقی قرار گیرند4؛مارتین و همکاران5دریافتند که سازمان بورس اوراق بهادار،بررسیهای خود را از فعالیتهای مدیریت سود در سالهای اخیر مطابق با نظریه نمایندگی مبنی بر اینکه برخی از این فعالیتها حقیقتا متقلبانه میباشد،افزایش داده است،به طوری که در طی یک ماه 260 مورد تقلب مرتبط با سود را مورد بررسی قرار داده است.
پژوهشگر دیگری نیز این موضوع را مورد تأیید قرار میدهد که برخی فعالیتهای مدیریت سود که منجر به ایجاد عملکرد مالی پایدار برای شرکت میشوند،مادامی که ثروت سهامداران را افزایش میدهند،مفید هستند؛هرچند این حالت تنها از طریق تصمیمات تجاری قابل پذیرش و داوطلبانهای چون فروش داراییهای مازاد در پایان سال به منظور حداکثرسازی سود،قابل انجام است3.
نتایج برای هر دو جامعه دانشگاهی و اعضای حرفه نشان میدهد که در سطح خطایی کمتر از 5%بین ارزشهای اخلاق شرکتی و درک مدیریت سود از (به تصویر صفحه مراجعه شود) منظر اخلاقی رابطه وجود دارد.
تحلیل واریانس پیرامون ارزشهای اخلاق شرکتی بر مبنای متغیر اندازه شرکتها تنها برای جامعه حرفهای مورد پرسش قرار گرفت که دارای نتایج زیر بود:شرکتهای بزرگ با تعداد اعضای حرفهای حسابداری بیشتر نسبت به شرکتهای کوچک در سطح خطای کمتر از 5%دارای میانگین بالاتری میباشند به عبارت دیگر شرکتهای بزرگ بهطور معنیداری ارزشهای اخلاقی بالاتری را در شرکت قائل هستند و درک میکنند."