خلاصه ماشینی:
"آیا ما میتوانیم از تلاش ضروری برای فراهم کردن «روایت فمینیستی از واقعی،صحیح،واحد»در مواجه با پیوند عمیق بین علم و جنسیتگرایی،نژادپرستی،طبقهگرایی و طرحهای اجتماعی امپریالیستی صرفنظر کنیم؟ در مسئلۀ علم در فمینیسم(1986)هار دینگ به جمعآوری و ارائۀ نظرات متفکران گوناگون در این حوزهها میپردازد و اگرچه تمایل خود به نظریۀ دیددگاه فمینیستی را آشکارا ابراز میکند،اما انتقاداتی پست مدرنیستی را نیز به آن وارد میداند.
بخش عمدهای از فصل ششم این کتاب با عنوان «از تجربهگرایی فمینیستی تا شناختشناسیهای دارای دیدگاه فمینیستی» با همین عنوان و توسط خانم نیکو سرخوش و آقای افین جهاندیده،در مجموعه متنهای برگزیده از مدرنیسم تا پست مدرنیسم به فارسی برگردانده شده است.
هار دینگ در دومین کتاب خود:علم چه کسی؟شناخت چه کسی؟اندیشیدن از منظر زندگیهای زنان19که در سال 1991 انتشار یافت تلاش میکند شرحی پرورده از نظریۀ دیدگاه فمینیستی به دست دهد.
(شکل شماره 2) (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره(2)ساختار کلی آثار هاردینگ در کتاب مسئلۀ علم در فمینیسم،هار دینگ براساس طبقهبندی سهگانۀ خود در شناختشناسی فمینیستی، بیشترین همت را مصروف بازگشایی ارتباط«جنسیت و علم»بهعنوان دو مفهوم مسئلهدار میکند و بیشتر در مقام یک راوی به توصیف تلاشهای انجام شده برای افزودن مفهوم جنسیت به علم و شناخت میپردازد.
او همچنان در دومین کتاب استدلال میکند که آغاز پژوهش از چشمانداز زندگیهای زنان مختلف،پرسشهای جدیدی در امتداد دادههاو نظریاتی که به نحو علمی و اجتماعی بهطور کاملتری به اثبات میرسند،پدیدار میکند،ولی در نهایت و در آثار متأخر خود،این امتیازشناختی را از زنان به«دیگران»بسط میدهد و بیان میکند که هریک از ما میتواند برای«بازسازی و احیای خودمان به مثابه دیگران»هم برای فهم دیدگاههای دیگران و هم فهم بهتر چشم اندازهای خومان از جانبداری و جهتگیریهایمان،تلاش کند."