چکیده:
ر آسمان خیال به چاپ خواهد یافت. این استاد توبینگس از وقتی که یک دانشآموز بود به هیچ وجه نمیخواست یک فیلسوف شود.درسهای فلسفه برای او بسیار تنفرآور بود.او دانشآموزانی که وقتشان را به جای اینکه به کار درست و مفید بگذرانند با خواندن فلسفه تلف میکنند،مهمل بافان مینامید.او در روزنامه مدرسه حتی فلاسفه را مسخره میکرد و دست میانداخت.پدرش که یک پزشک بسیار باهوش بود میخواست پسرش آثار گوته و شیلر را-که شاعران بزرگ آلمانی بودند-بخواند.البته مانفرد بیشتر مایل بود میکی موز ببیند و در این باره با پدرش خیلی بحث میکرد با این حال پدرش تأثیر زیادی بر او داشت.یک بار وقتی با پدرش برای مسافرت به آلپ رفته بود،تحت تأثیر فلس وحشیها قرار گرفت و بسیار شیفته کوهنوردی و شناختن سنگها شد.او آن قدر شیفته کوهنوردی شد که اولین مقالات را در این باره در مجله کوهنوردی نوشت.از آنجایی که به عنوان کوهنورد باید درباره صخرهها چیزهایی میدانست به زمینشناسی هم علاقمند شد.این مسئله پدرش را بار دیگر بر آن داشت تا او را با یک زمینشناسی آشنا کند تا با او حرف بزند،همین مقالات بهطور غیرمستقیم او را به«فلسفه»کشاند. زمینشناسی که مانفرد را در 17 سالگی ملاقات کرد،خیلی زود متوجه شد که این جوان نامطمئن به همهچیز که قبلا مقدار زیادی درباره صخرهها مطالعه کرده بود پنهانی فلسفه او را متوجه چنین مطالعاتی کرده بود.این استاد زمینشناسی به مانفرد انگیزه داد تا فیلسوف شود.از 1987 مانفرد در توبینگن مشغول مطالعه و تحقیق شد.پیش از این او در ژنو درسی میخواند.او با طرح دانشگاه کودکاه با تدریس«چرا من منم»همکاری مؤثری کرد.او درباره خودش و خودآگاهی سخنرانیها و کتابهایی زیادی دارد. کتاب ماه فلسفه