چکیده:
اشغالگران به کشورهای ضعیف تبدیل شده است.در نتیجه کشورهای ضعیفتر به خاطر پاسداری از استقلال،تمامیت ارضی و ارزشهای حیاتی خود با توجه به دیدگاه مسئولان و تصمیمگیرندگان اصلی کشور و تشخیص آنها از تهدید و تأثیر محیط بین المللی،منطقهای و داخلی در ارزیابیهای آنها عموما بهطور افراطی سهم قابل ملاحظهای از تولید ناخالص ملی کشور را به بودجهء نظامی اختصاص دادهاند. در این مقاله سعی شده است،ضمن تعریف قدرت ملی،امنیت ملی،قدرت نظامی و مؤلفههای آن در ابعاد ساختاری،کمیت و کیفیت نیروی انسانی،قدرت رهبری نظامی، سیستم جنگافزار،زیرساختهای نظامی،توان بسیج نیروهای ذخیره،سیاست امنیتی دفاعی،ایجاد پیوند و هماهنگی بین مردم و نیروهای مسلح،بودجهء دفاعی و...تشریح گردیده و حد متعارف قدرت نظامی برای یک کشور توضیح داده شود.نقش تعیینکنندهء قدرت نظامی در تأمین امنیت ملی هر کشور و روابطی که بین ابعاد اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی،سیاسی و نظامی در مؤلفههای قدرت ملی وجود دارد؛ باعث ثبات قدرت ملی و دفاعی آن کشور میشود.هرچند ممکن است در چند دهه پیش قدرت نظامی و امنیت نظامی اهمیت سابق خود را نسبت به سایر ابعاد امنیت از جمله ابعاد اقتصادی،سیاسی و اجتماعی از دست داده باشند و یا از نظر اهمیت در ردیفهای بعد از مؤلفههای قدرت ملی قرار گرفته باشند،لیکن اهمیت قدرت نظامی بار دیگر به علت تحولات بین المللی و جنگهای اطلاعاتی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم مورد توجه قرار گرفت.به طوری که در سالهای اخیر ابراز نظامی بیش از از هر وسیلهء دیگر مورد بهرهبرداری سیاست خارجی قدرتهای بزرگ علیه یکدیگر یا علیه سایر کشورهای جهان قرار گرفته است.از طرف دیگر بر اثر ضعف ساختاری و عدم کارایی سازمان ممل و همسویی این نهاد بین المللی با قدرتهای بزرگ،عمد قدرت نظامی به ابزاری قانونی برای اعمال زور و خشونت و تحمیل ارادهء
خلاصه ماشینی:
"هرچند ممکن است در چند دهه پیش قدرت نظامی و امنیت نظامی اهمیت سابق خود را نسبت به سایر ابعاد امنیت از جمله ابعاد اقتصادی،سیاسی و اجتماعی از دست داده باشند و یا از نظر اهمیت در ردیفهای بعد از مؤلفههای قدرت ملی قرار گرفته باشند،لیکن اهمیت قدرت نظامی بار دیگر به علت تحولات بین المللی و جنگهای اطلاعاتی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم مورد توجه قرار گرفت.
از طرف دیگر بر اثر ضعف ساختاری و عدم کارایی سازمان ممل و همسویی این نهاد بین المللی با قدرتهای بزرگ،عمد قدرت نظامی به ابزاری قانونی برای اعمال زور و خشونت و تحمیل ارادهء -------------- (1)-دانشجوی دکترای رشتهء سیاست دفاعی از دانشگاه عالی دفاع ملی.
در نتیجه کشورهای ضعیفتر به خاطر پاسداری از استقلال،تمامیت ارضی و ارزشهای حیاتی خود با توجه به دیدگاه مسئولان و تصمیمگیرندگان اصلی کشور و تشخیص آنها از تهدید و تأثیر محیط بین المللی،منطقهای و داخلی در ارزیابیهای آنها عموما بهطور افراطی سهم قابل ملاحظهای از تولید ناخالص ملی کشور را به بودجهء نظامی اختصاص دادهاند.
با توجه به ضعف ساختاری و عدم کارایی مجامع بین المللی و همسویی و همراهی سازمان ملل با زرومندان و زورمداران،روز به روز بر اهمیت قدرت نظامی به عنوان اهرم نیرومندی که دولتها در جهت حمایت از سیاستهای ملی و تحمیل ارادهء سیاسی کشور به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به سایر کشورها استفاده میکنند افزوده میشود و قدرتهای بزرگ از طریق زیر فشار قرار دادن حکومتهای مخالف خود در ابعاد سیاسی،اقتصادی و نظامی سعی میکنند خواستههای خویش را به کشورهای ضعیف تحمیل نمایند."