چکیده:
مقاله پیشرو پس از تشریح و تبیین تحکیم صلح در چارچوب عملیا صلح متحد به چالشهای پیش روی آن میپردازیم.تحکیم صلح در حقیقت مجموعهای است درهم تنیده از فعالیتهایی که از لحاظ نظری فاقد مبنای حقوقی روشن در منشور ملل متحد،و لیکن به لحاظ عملی و تجربی مهمترین ابزار قابل دسترس برای تامین حفظ اصلح و امنیت بینالمللی میباشد، در حالیکه تحکیم صلح یک رهیافت عملی برای حفظ اصلح و امنیت بینالمللی است و نمیتوان دست آوردهای مثبت آن را انکار نمود،و لیکن در عمل با چالشهای زیادی روبرو بوده که موجب تحلیل کارائی آن میباشد.این چالشها خود به عوامل متعددی وابسته هستند که ریشهایترین آنها آپارتاید جهانی،نظام بینالمللی ناعادلانه مبتنی بر تبعیض میباشد.در عین حال این باور که این ابزار،نوع جدید استعمار غربی است که در قالب نهادسازیهای مبتنی بر ارزشهای کشورهای لیبرال غرب در جستجوی صلح در جوامع درگیر تعارضات در کشورهای عمدتا فقر میباشد نیز وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"همواره این سوال اساسی نیز وجود دارد که در شرایطی که اصولا صلحی وجود ندارد،چگونه میتوان از آن پاسداری نمود و مهتر شرایط خاتمه واقعی تعارضات چیست؟ در حالیکه تحکیم صلح بهعنوان رهیافت عملی برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی مطرح است ونمیتوان دستآوردهای مثبت آن را انکار نمود،و لیکن درعمل با چالشهای زیادی روبرو بوده است که موجب تحلیل کارائی گردیده است.
مروری بر وظایف و استراتژیهای تحکیم صلح عملیات صلح ملل متحد مجموعهای شامل موارد زیر را در بردارد: 1-فراهم کردن ثبات سیاسی و امنیتی داخلی 2-پیشگیری از توسعه درگیری به کشورهای همسایه و درگیری منطقهای 3-خلع سلاح،مرخصی و بازگشت دوباره نیروها به جامعه 4-بازگشت پناهندگان و افراد آواره داخلی 5-کمک به دمکراسیسازی(نظارت انتخاباتی،ظرفیتسازی،نهادسازی) 6-تقویت جامعه مدنی،ترویج گفتگو،مدیریت تعارض،آموزش سازوکارهای حل اختلاف 7-ظرفیتسازی و اصلاح بخش امنیتی 8-کمکهای فنی برای بازسازی و توسعه اقتصادی 9-ترویج و حمایت حقوق بشر 10-ارتقاء شناسایی بین گروهی و سازش ملی 11-امحاء خشونت،آموزش مدنی 12-مین زدائی و افزایش آگاهی 13-ارتقاء همگرایی اقتصادی منطقهای و بینالمللی 14-فراهم کردن زمینههای حکمرانی مطلوب( 641.
از لحاظ نظری میتوان گفت که ایجاد کمیسیون تحکیم صلح تحول عظیمی در صلح و امنیت جهانی و گذار از مرحله جنگ به صلح پایدار است این نهاد که مرتفع کننده خلاء نهادینه در نظام ملل متحد است باید بتواند با تصویب استراتژیهای بلند مدت صلح را برای جوامع پس از تعارض به وجود آورد،و لیکن طبیعی است که خود یک نهاد ملل متحدی است و از همه ویژگیهای نهادهای مشابه خود درون ملل متحد که همواره محدودیتها و امکانات آن را تجربه میکنند،برخوردار است."