چکیده:
جهانی شدن با کمرنگ کردن مرزهای اقتصادی موجب وابستگی اقتصادی متقابل کشورهای جهان شده است.رشد تجارت جهانی،نقل و انتقالی بین المللی سرمایه،تحولات اساسی فناوری و جهانی شدن تولید،از نشانههای بارز اقتصاد جهانی است. نظام تولید در مقیاس بین المللی مهارتهای جدیدی را برای اشتغال در بازار کار جهانی مورد تأکید قرار میدهد.مهارتهایی مانند کار گروهی،حل مسئله،ارتباطات و استفاده از رایانه در الگوهای استخدامی سازمانهای جدید به طور فزایندهای مورد تأکید قرار میگیرد.در این ارتباط،منابع انسانی ماهر به عنوان بازیگران اصلی در پیشرفت تجارت و عامل اصلی موفقیت در رقابت جهانی به شمار میروند.بر این اساس،گام اول در زمینه تربیت نیروی انسانی ماهر،شناخت فرآیندهای تغییر ساختار اقتصادی و الگوهای سازمانی در اقتصاد جهانی است.در واقع همان نیروهایی که دولت،اقتصادی و فرهنگ را متأثر میسازند بر آموزش عالی و برنامههای درسی آموزش عالی نیز تأثیر میگذارند.این پژوهش با دو روش کمی و کیفی،به بررسی میزان برخورداری دانشجویان دانشگاه مازندران از مهارتهای اشتغالزای بازار کار جهانی میپردازد.بر این اساس،پس از مصاحبه با مدیران صنایع،لیستی از مهمترین مهارتهای اشتغالزا در بازار کار جهانی تعیین و با استفاده از پرسشنامه،میزان برخورداری دانشجویان از این مهارتها ارزیابی شد.یافتههای تحقیق نشان میدهد میزان برخورداری دانشجویان از مهارتهای اشتغالزای بازار کار در سطح متوسط به پایین بود.این امر با توجه به جنبه خود اظهاری بودن پرسشنامهها و نظرات مدیران صنایع که سطح مهارتهای دانشجویان را پایین ارزیابی کرده بودند،نیز همخوانی داشت.علاوه بر این،نتایج نشان دادند رشته تحصیلی،جنسیت و مدل،تأثیری در میزان برخورداری دانشجویان از مهارتهای اشتغالزای بازار کار ندارند.
The economical structure of the societies is highly under the changing condition and the globalization phenomenon hand in hand with the changes in the economy, industry and organizations has caused the specific skills, needed for the market, to change. The production system in the international scale emphasizes on the new skills which are needed for working in the global market. The abilities such as group working, problem solving, creating relationship, and using the computer in the models of the new organizations employment are increasingly focused on. This new flexibility seems not to relate to specific working skill, but, it is consisted of skills that are necessary for working in a big market with the vast range of the jobs. In fact these skills which are known as employability and key skills can be considered as knowledge, insight, opinions and skills which lead the individuals to activation in relation with others, moving up from one job to the other, having influential role in group working and innovation in problem solving. This research investigates the amount of market employability skills of the students of the University of Mazandaran. The method used in the research is based on the descriptive-measurement one. In this research all of the juniors of the University of Mazandaran were chosen as the statistic society. The tools used to get data are; interviewing with the industrial managers of Mazandaran province and a questionnaire prepared by the researcher which is based on the market employability skills of the province which are delivered to the students. According to this fact, by interviewing the industrial managers of the province, a list of market employability skills has been prepared and by the use of a questionnaire the amount of the students' capability of these skills has been evaluated. Due to the results of the research, the students of the University of Mazandaran from view point of the market employability skills has been found to be average. Although the results show that the major, gender and the average have no influence on the amount of the market employability skills of the students.
خلاصه ماشینی:
بررسی مهارتهای اشتغالزای بازار کار با توجه به اقتصاد جهانی در برنامههای درسی آموزش عالی دکتر ابراهیم صالحیعمران1 سعید یغموری چکیده جهانی شدن با کمرنگ کردن مرزهای اقتصادی موجب وابستگی اقتصادی متقابل کشورهای جهان شده است.
همچنین مقدار آزمون F به دست آمده و سطح معناداری برابر با 005/0-Sig,133/3-F بود که نشان دهنده اختلاف معنادار رتبه آشنایی دانشجویان دانشکدههای مختلف پریس دانشگاه مازندران در رابطه با میزان آشنایی آنها با مهارت یادگیری چگونگی یادگیری میباشد.
همچنین مقدار آزمون F بدست آمده و سطح معناداری برابر با 232/0-Sig,357/1-F بوده که نشان دهنده عدم اختلاف معنادار رتبه آشنایی دانشجویان دانشکدههای مختلف دانشگاه مازندران در رابطه با میزان آشنایی آنها با مهارتهای تفکر میباشد.
همچنین مقدار آزمون F بدست آمده و سطح معناداری برابر با 122/0-Sig,696/1-F بوده که نشاندهنده عدم اختلاف معنادار رتبه آشنایی دانشجویان دانشکدههای مختلف دانشگاه مازندارن در رابطه با میزان آشنایی آنها با مهارت دانش نظری میباشد.
همچنین مقدار آزمون F بدست آمده و سطح معناداری برابر با 292/0-Sig,228/1-F بوده که نشاندهنده عدم اختلاف معنادار رتبه آشنایی دانشجویان دانشکدههای دانشگاه مازندران در رابطه با میزان آشنایی آنها با مهارت دانش کاربردی میباشد.
همچنین مقدار آزمون F به دست آمده و سطح معناداری برابر با -F 069/0-Sig,976/1 بوده که نشاندهنده عدم اختلاف معنادار رتبه آشنایی دانشجویان دانشکدههای دانشگاه مازندارن در رابطه با میزان آشنایی آنها با مهارت کار با رایانه میباشد.
همچنین مقدار آزمون F به دست آمده و سطح معناداری برابر با 090/0-Sig,849/1-F بوده که نشاندهنده عدم اختلاف معنادار رتبه آشنایی دانشجویان دانشکدههای دانشگاه مازندارن در رابطه با میزان آشنایی آنها با مهارتهای فناوری اطلاعات میباشد.