چکیده:
کیفرهای اجتماعمحور در ایالات متحد امریکا گزینههای متنوعی از جمله پادگانهای اصلاحی-تربیتی،آزادی مشروط و تعلیق مراقبتی فشرده،بازداشت خانگی و نظارت الکترونیکی،مراکز گزارش روزانه،خدمات اجتماعمحور و کیفرهای مالی را شامل میشوند. اگرچه این کیفرها در تمام ایالتها اعمال میشوند،ولی میزان کاربردشان و نتایج حاصل از استفاده از آنها،متفاوت است.بهطور عمده،این کیفرها برای مجرمانی سودمند بوده است که باید تحت برنامههای درمانی قرار گیرند.از طرف دیگر،در مقام مقایسه،برخی از این کیفرها مانند خدمات اجتماعمحور یا کیفرهای مالی در کشورهای اروپایی نتایج قابل توجهتری به دست آورده و با استقبال بیشتری مواجه شدهاند.هرچند عواملی چون حبسگرایی یا تناسب کیفر با جرم ارتکابی و طولانیتر بودن دورهء حبسها در امریکا واضح و مبرهن است، ولی نسبت به کارایی این کیفرها در پیشگیری از تکرار جرم باید امیدوار بود،به طوری که میتوان گفت که اجرای صحیح آنها سودمندتر از نگهداری بزهکاران در زندان است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که دادههای برنامهء پیشبینی مصرف مواد مخدر(مثل مؤسسهء ملی دادگری در سال 4991)نشان میدهد که نتیجه آزمایش 05 تا 57 درصد مرتکبان بازداشتشدهء جرائم جنائی در بسیاری از شهرها،برای مصرف اخیر خود مثبت بوده است،کیفرهای اجتماعمحور میتواند به عنوان ابزاری برای درمان بزهکاران معتاد و نگهداری و مراقبت از آنها امیدوارکننده باقی بماند(جندرا،کالن و بونتا،4991).
اگرچه این پادگانها به منزلهء ابزاری برای کاهش تکرار جرم،هزینههای سازمان زندانها و اقدامهای تأمینی و تربیتی و جمعیت زندان مورد حمایت واقع شدهاند،اکثر آنها هیچ اثر مشخصی بر جرمهای آینده نداشتهاند و هزینهها و جمعیت کیفری را افزایش دادهاند(پرنت 5991؛مکنزی 5991)،اکثر این پادگانها برنامههای ورودیای بودهاند که بهرهوران خود را از میان بزهکارانی بیرون میکشند که در غیر این -------------- (1).
برنامههایی که مجرمان محکوم به زندان توسط مأموران سازمان زندانها برای انجام خدمات 09 یا 081 روزه پادگان اصلاحی-تربیتی،به جای یک محکومیت سنتی بلندمدت،به آن برنامه ارجاع داده میشوند،در هزینه و فضای زندان صرفهجویی میکنند؛هرچند این برنامهها نیز اغلب با میزان بالای ناکامی و میزان بالاتری از موارد لغو و تخلفهای فنی معمول روبهرو هستند.
اگر رهنمودها دورهء دو سالهء زندان برای جرم الف با پیشینهء کیفری ب را تعیین کنند،نادادگرانه به نظر میرسد که یک بزهکار به خدمات اجتماعمحور یا بازداشت خانگی محکوم شود،درحالیکه فردی دیگر با همین وضعیت(با توجه به این رهنمودها)به دو سال حبس محکوم شود.
این کار برای برخی از برنامهها مانند پادگانهای اصلاحی-تربیتی و برخی از گونههای تعلیق مراقبتی فشرده و بازداشت خانگی نسبتا ساده است و این احتمال را که چنین برنامههایی به اهداف صرفهجویی و مهار میزان افزایندهء تکرار جرم در فضای زندان دست یابند، تقویت میکند."