یک قطره - مجله کلک ادب و هنر

"». (به تصویر صفحه مراجعه شود) صورتمجلس ارزیابی (امروز فقط می‌شود تسلیم شد) خسرو فروغی‌راد آرام و نرم،سبک،وقتی سپر جلو لکوموتیو به پهلو و شکم حسین سکینه خانم،اصابت‌ کرد،او را نیم متری به هوا بلند کرد و انداخت‌ روی مهدی آقا نصرت که همه نیرویش را به کار برده بود تا از میان دو خط خودش را خارج کند. هر چند بی‌بروبرگرد قما بود این قرار،به این‌ ترتیب که صد تراورس شمرده می‌شد،قبل از قوس ریلها،به فاصله سه تیر تلگراف،بازی‌کن‌ها،هر هشت یا نه نفر،تنگ‌ هم،ردیف،دمر می‌خوابیدند روی ریلها،هر بازی‌کن پنج برگ اسکناس سبز پهن هزاری‌ را تحویل صابر شتیله،می‌داد که خارج از بازی‌ به تماشا و داوری می‌ایستاد. مدتها قبل راننده قطار وقتی جماعت دمر افتاده و ردیف روی ریل را دید فورا زور از اهرم‌ سرعت لوکوموتیو برداشت و بلافاصله بازی‌ مالیده اعلام شده بود،هرچند این‌ مالیدگی بدعت نشد ولی می‌رفت که داوطلب‌ بیشتر شود از گروه خرمردرندها و جرزنهای‌ حرفه‌ایی،اما صابر شتیله خیلی زود بیخ کار را گرفت..."