چکیده:
از آنجایی که دایره معنای اصطلاح شکنجه در حقوق بینالملل مد نظر است؛ لذا این
تحقیق وارد قلمرو حقوق داخلی نمیشود و صرفا دیدگاه حقوق بینالملل مورد بررسی
قرار میگیرد. با بررسی اسناد و رویه قضایی بینالمللی این فرضیه مورد آزمون قرار
میگیرد که علیرغم وجود استاندارد غالب در مورد فهم اصطلاح شکنجه، استانداردهای
دیگری نیز از طریق اسناد و رویه قضایی بینالمللی اتخاذ شده است که با آن استاندارد
متفاوت میباشند.
برای آزمودن فرضیه ابتدا استاندارد غالب مورد بررسی قرار میگیرد. مطابق این
استاندارد، شکنجه رفتار یا مجازات رسمی یا دولتی است که رنج شدیدی ایجاد میکند و
برای نیل به اهداف خاصی از قبیل کسب اطلاعات یا اقرار اعمال میشود.
سپس استانداردهای متفاوت با آن استاندارد مورد بررسی قرار میگیرد. مطابق این
استانداردها، یا «دولتی و رسمی» بودن شکنجه و یا «شدید بودن» درد و رنج و یا اصلا
وجود «درد و رنج» لازم نبوده و یا اینکه «هدفمند» بودن جزو عناصر ذاتی شکنجه محسوب
نمیشود.
البته این رویکردها در عین متفاوت بودن، با یکدیگر مغایرت ندارند، یعنی همانگونه
که برخی از مراجع قضایی و شبه قضایی مطرح کردهاند، این تفاوتها میتوانند با اتخاذ
یک رویکرد آزادمنشانه و موسع مکمل یکدیگر باشند؛ البته این ایدهآل است، ولی
واقعیت این است که اگر مراجع قضایی و شبهقضایی چنین شیوهای را اتخاذ ننمایند،
بالقوه این ظرفیت وجود دارد تا با اتخاذ رویکردهای متفاوت، فهم و استنباطهای
متفاوتی از اصطلاح «شکنجه» در صحنه بینالمللی رواج یابد و این امر موجب تضعیف
مفهوم و مبارزه با چنین رفتارهایی شود.
خلاصه ماشینی:
بنابراین آستانه شدت برای تحقق شکنجه از نظر مراجع قضایی و شبه قضایی بالا است و حقوقدانان معتقدند به همین خاطر هم هست که در موارد اندکی مراجع قضایی به صراحت بیان کردهاند که رفتار یا مجازات مورد شکایت به حد «شکنجه» رسیده است، برای مثال تا سال 1996 دیوان اروپایی حقوق بشر در هیچ قضیهای رفتاری را که به حد «شکنجه» رسیده باشد کشف نکرده بود، و در این سال بود که برای اولینبار در قضیه اکسوی علیه ترکیه (Aksoy vs.
[23] و مطابق مادة (1) کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه: «از نظر این کنوانسیون، اصطلاح «شکنجه» یعنی هر عملی که به موجب آن درد یا رنج شدیدی، چه فیزیکی و چه روانی، عامدا بر شخص وارد آید؛ برای نیل به اهدافی از قبیل کسب اطلاعات یا اقرار از وی یا شخص ثالث، مجازات وی به خاطر عملی که وی یا شخص ثالث مرتکب شده است یا در مظان ارتکاب آن قرار دارد، یا ارعاب یا اجبار وی یا شخص ثالث، یا بنا به هر دلیل دیگری بر مبنایی تبعیضآمیز از هر نوعی که میخواهد باشد …».
بخش دوم رویکرد متفاوت فصل اول: نفی تشدیدیافتگی، شدت و وجود درد و رنج گفتار اول: نفی تشدیدیافتگی همانگونه که در بخش اول بیان شد، رویکرد غالب اسناد و رویه قضایی بینالملل این بود که درد و رنج وارد شده از شکنجه نه تنها باید «شدید» باشد، بلکه «شدیدتر از» درد و رنجی باشد که از رفتار ترذیلی و رفتار غیرانسانی ناشی میشود اما در مقابل این رویکرد غالب، رویکرد دیگری نیز وجود دارد که معتقد بر عدم لزوم تشدید یافتگی درد و رنج در شکنجه میباشد.