خلاصه ماشینی:
یعنی میخواهم بگویم که اگر یک دایرهای فرض کنید که این عناصر را به دورش بچیند، این تصمیمگیران هستند که رسانهها را (به تصویر صفحه مراجعه شود) *سعید حجاریان:در کشور ما نوعی تفاوت آشکار بین افکار خصوصی و افکار عمومی وجود دارد که نهادینه هم شده است یعنی افکار خصوصی و عمومی ما خیلی با هم تفاوت دارند.
در بحث تأثیر رسانهها بر افکار عمومی فکر میکنم که ما این جهت کلی را میتوانیم داشته باشیم که هرچه جلوتر میآییم به علت اینکه آگاهی،تنوع و تکثر بیشتر میشود-اگرچه موارد نقض هم دارد-اما به طور کل جهت کلی را ما در این میبینیم که انسان از حال منفعل هادی خانیکی،مدرس دانشگاه و کارشناس ارتباطات: *رسانههای میتوانند بیشترین مقبولیت را برای مخاطبان از نظر ساختن افکار عمومی داشته باشند که مورد قبول و اعتماد باشند.
به همین دلیل هم هست که من روی این قضیه تأکید دارم که اگر رسانهها با شناخت صحیح و درست از مخاطبان،نگرشها وگرایشهای آنها بتوانند پیامی را تولید یا منعکس کنند،در حدی که در میان آنان ایجاد بیاعتمادی نشود،خوب میتوانند منتقلکننده یا منعکس کنندهء خوبی برای آن پیامها باشند-در هرکجا که تولید شوند،میخواهد توسط خودشان تولید شده باشد،یادر جامعه تولید میشود-ولی اگرنه!
دیدگاه دیگر،نظریه قبلی را رد میکرد و عقیده داشت که این سیستم حکومتی است که اجازه داده است آزادی نسبی وجود داشته باشد و انتخابات به *تافلر:در حوزهء فردی همگی ما مورد حمله و تحت سیطرهء پارههایی از تصاویر متناقض و نامربوط واقع شدهایم که افکار قدیمی ما را متلاشی میکنند و به صورت تصاویر شکسته و تجزیهشدهء«راداری» به سوی ما شلیک میشوند.