خلاصه ماشینی:
"قسری 51-قصه حارثی 61-شرح واژههای کاربردی ابوفاتک 71-قصه کندی 81-قصه محمد بن ابی مومل 91-قصه اسد بن جانی 02-قصه ثوری 12-لطایف گوناگون در باب عنبری،ابو قطبه و فیلویه Filawayh 22-قصه تمام بن جعفر 32-لطایف گوناگون 42-قصه ابن عقدی 52-لطایف گوناگون 62-قصه ابو سعید مداینی 72-قصه الاصمعی 82-قصه ابو عیینه 92-لطایف گوناگون 03-رساله ابو عاص بن عبد الوهاب بن عبد المجید ثقفی و به ثقفی 13-پاسخ ابن التوم 23-لطایف گوناگون بنابر سیاهه فوق میتوان از یک سو میان مجموعه لطایف منوط به بخل و از دیگر سو بخشهایی که به موضوع بخل میپردازند،تمایز قایل شد،مجموعه لطایف کتاب جاحظ را میتوان به سه گروه زیر تقسیم کرد: 1-گروهی از لطایف بدون داشتن عناصری وحدتبخش به افراد گوناگونه میپردازند:(شمارگان هفت،نه یازده،بیست و یک،بیست و سه،بیست و پیج،بیست و نه،سی و دو) 2-لطایف یامجموعهای از لطایف که به فردی خاص نظر دارد.
در لطیفهء اشیاء کنش/کارکرد است که به واسطه ماهیت خود کنش،حامل ویژگی بخل محسوب میشود و پیداست که در انجام این کارکرد فقط فرد بخیل یا کاربرد و عدم کاربرد شیء اهمیت دارد.
اما کنش مولد کارکرد یعنی استفاده از ترفند برای مصرف نشدن مواد غذایی-بدون وجود مراحل پیشین موقعیت مهماننوازی،بی معنا خواهد بود:از میزبان تقاضایی میشود،میزبان تقاضا را پاسخ میگوید،میزبان میداند که در این مجلس مراد از تقاضا،صرف غذا است،میزبان با غذای مناسب و مکفی از مهمان پذیرایی میکند.
اما هر مسافر تکهای نخ به عنوان نشان به گوشت خود میبندد تا بعد از طبخ غذا بتواند آنرا شناسایی کند به تعبیری میتوان گفت که ریختشناسی لطیفه درباره جمع از تصورات عامل/قربانی دربارهء خلق و خو و نقش بخیل نشأت میگیرد.
این امر ما را به سمت تقابلهای دوگاه زیر رهنمون میشود: مهماننوازی در مقابل بخیل/قربانی و بخیل نیز در دو نقش اختیاری انجام وظیفه میکند: عامل در مقابل معمول و در واقع،مخرج مشترک دو گروه تقابلهای دوگانه فوق امتناع از تابو بودن نپذیرفتن مهمان است."