چکیده:
این مطالعه که با هدف بررسی تمحو ل هویت علمی در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفته ذاست،دارای دو مرحلهی کمی و کیفی است.در مرحلهی اول،289 نفر از دانشجویان سه رشتهی علوم تربیتی-شیمی و مهندسی برق که در سه مقطع ترم 1-ترم 4 و 5- و ترم آخر به تحصیل اشتغال داشتهاند،انتخاب شده و هویت علمی آنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.نتایج نشاندهندهی کاهش معنیدار هویت علمی در میان کلیIه دانشجویان است.سپس با بهرهگیری از مدل پژوهش خبرگی و نقادی آیزنر و با استفاده از مشاهده و مصاحبه، نقش هر یک از مؤلفههای برنامهی درسی در کاهش این هویت مورد بررسی قرار گرفته است. مؤلفههای استاد،دانشجو،مکان فیزیکی،روش تدریس،ارزشیابی،محتوا و قوانین و مقررات، از جملهی عوامل برنامهی درسی هستند که نقش آنها در کاهش هویت علمی دانشجویان مورد کاوش قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا نیز نتایج به دست آمده و نقد انجام شده در خصوص دلایل تغییرات هویتی و عاطفی دانشجویان و با اتکا بر مؤلفههای برنامهی درسی،در جمع اعضای هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد و با حضور تمامی اعضا[پانزده نفر]ارائه گردید و تفسیر دوباره و بازخورد یاران آموزشی،به عنوان اعتباری در جهت یافتههای کیفی موجود تلقی گردید.
» حتی اگر پذیرفته شود که برخی از استادان در خلال جلسات کلاسی و یا در شروع تحصیل دانشجویان،با آنان پیرامون رشتهی تخصصی و غایات آموزشی سخن میگویند،لیکن عدم همسویی انتظارات مطرح شده که خود برخاسته از نوع نگاههای متفاوت اساتید است،نتیجهای جز سردرگمی بیشتر و به دنبال آن کاهش هرچه بیشتر هویت علمی را در دانشجویان به دنبال نخواهد داشت؛ چنانچه دانشجوی پسر رشتهی مهندسی برق عنوان میکند: «یکی از استادان به ما میگفت که این درسهای عمومی و اصلی،در نهایت به درد شما نمیخورد.
بر روی نمودار یا منحنی بردن نمرات کلاسی که شیوهای بسیار معمول در میان برخی از مدرسین شده و گاهی اوقات دیده میشود که دانشجویان نیز پایبندی دیگر استادان را به آن،حقی طبیعی برای خود قلمداد مینمایند،در راستای همین خیراندیشی عامیانه است که با ارزشیابیهای کلاسی معیار مرجع1هیچ تناسبی ندارد؛اما مهمتر از همهی اینها،عدم اطمینان دانشجویان از دریافت حق واقعی آنهاست؛ چنانچه دانشجوی دختر رشتهی شیمی بیان میکند: «استادی داریم که بچهها میگویند هر چه هم تلاش کنید،ماکزیمم نمره 41 است؛چه فرقی دارد که بخوانیم یا نخوانیم..."