خلاصه ماشینی:
"سوال اینجاست که چرا در آستانه انتخابات مجلس هفتم، به ویژه در درون مجلس ششم افرادی به شدت از نظریه تفکیک مطلق قوا دفاع می کردند؟ چرا این عده معتقد بودند که سازمان ها، بخش ها و دستگاه های نظارتی دیگر، هیچ تعامل و نظارتی بر کار مجلس نداشته باشند؟ احساس میکنم طرح دو مفهوم کلی به عنوان زمینه ای برای پاسخی که دارم لازم باشد.
ضمن اینکه نمایندگان مجلس همواره تحت نظارت مردم قرار دارند و مردم عملکرد آنها را کنترل می کنند، نمایندگان هم باید کنترل های رسمیت یافته و تعریف شده ای داشته باشند تا مشخص شود آیا این نمایندگان در چارچوب اختیارات خود عمل می کنند یا خیر؟ لذا نباید هر عمل و اقدامی به اسم استقلال قوه مقننه از نمایندگان سر بزند.
هر چند بعد از بازنگری در قانون اساسی بحث مجمع تشخیص مصلحت نظام جهت تعیین سیاست ها، استراتژی ها و راهبردهای کلان کشور مطرح شد اما هیچ نظارت کلانی نیز بر این امر وجود ندارد.
شما دلیل اصلی دخالت های خارجی را ضعف مجلس ششم و برخی گروه ها می دانید و یا اینکه باید پذیرفت ایران نیز مانند بسیاری از کشورها در بعد سیاسی جهانی شدن که در صدد است مرزهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دولتها را کم رنگ کند گرفتار شده است؟ به هیچ عنوان اینطور نیست.
دلیل این امر به نظر شما چیست؟ در جامعه شناسی سیاسی بحثی مطرح می شود با عنوان ساختار فرصت اولیه- ثانویه که مطابق با آن کسانی که سابقه بیشتری داشته باشند، احتمال موفقیت آنان در انتخابات و سایر عرصه های رقابتی بیشتر است."