چکیده:
کتاب نقاشی و نقاشان عصر قاجار مجموعه مقالات سه نویسنده پیرامون نقاشی قاجاریه از سهمنظر گوناگون است.ویلم فلور محقق دوره قاجاریه در عرصههای گوناگون به بیان شیوهها و مکاتب گوناگون این دوره به ویژه مضامین متداول نقاشی قاجار نقاشی میپردازد.پیتر چلکووسکی در مقاله خود به نقش تفکر شیعی و سنت نقالی و پردهخوانی در پدید آمدن نقاشی قهوهخانه پرداخته و دربارهی ای بخش نوآور نقاشی در دوران قاجاریه و نقش آن در میان مردم صحبت میکند و در مقاله سوم،مریم اختیار به بررسی رابطه میان ایران و اروپا و شکلگیری شخصیت هنرمند دانشگاهی و تغییر سنت آموزش هنر در ایران نظر دارد. کتاب حاضر توسط دکتر یعقوب آژند ترجمه شده و از نقاط توجه آن باید از بیان موجز و مختصر در بیان سبکها و شیوههای گوناگون و مضامین اصلی نقاشی این عصر به همراه قرار دادن جستاری تاریخی در اختیار خواننده نام برد.با این وجود،اختصار کتاب باعث شده تا نویسندگان بسیاری از تنوعها و گونهگونیها را نادیده بگیرند و در بسیاری از موارد تنها به نقاط عامی اشاره نمایند که توان بیان شاکله اصلی این هنر متنوع و گونهگون را داراست و از سوی دیگر برخی از مقالهها مانند نقاشی روایی عصر قاجار شاید خود موضوع مفصلی برای چندین کتاب باشد.اما کتاب در تغییر دیدگاه اروپایی به هنر قاجار بسیار موفق بوده و حتی در ابتدا کتاب به این موضوع اشاره میشود که دیدگاه اروپایی و ایرانی نسبت به هنر قاجاریه دارای تفاوتهایی است.کتاب را باید به مثابه سرفصلهای مختصر و متنوع برای پژوهشهای تخصصی،طولانی و گستردهتر محسوب نمود.
خلاصه ماشینی:
با این وجود،اختصار کتاب باعث شده تا نویسندگان بسیاری از تنوعها و گونهگونیها را نادیده بگیرند و در بسیاری از موارد تنها به نقاط عامی اشاره نمایند که توان بیان شاکله اصلی این هنر متنوع و گونهگون را داراست و از سوی دیگر برخی از مقالهها مانند نقاشی روایی عصر قاجار شاید خود موضوع مفصلی برای چندین کتاب باشد.
در منابع معاصر ایران ذکری از نقاشی دورهی قاجار نشده و اگر هم شده باشد تنها به صورت حاشیهای بوده و فقط به ذکر اسامی نقاشان و اطلاعاتی دربارهی تشکیلات هنر نقاشی و نظر معاصران راجع بدان بسنده شده است.
ویلم فلور در مقاله اول کتاب با عنوان نقاشی و نقاشان ایران عصر قاجار در مورد بحث جماعت نقاشان و اصناف نویسنده معتقد است که نقاشان چیرهدست و همه فن حریف کسانی بودهاند که در طراحی و نقاشی اشکال مختلف هنری همچون سیاه قلم،رنگ روغن،الگوپردازی(از زندگی روزمره)،دورنماسازی،گلسازی و شبیهسازی(چهرهپردازی)آموزش میدیدهاند.
فلور نیز در بحث طبقات نقاشان و نقاشان بازاری،سلسله مراتب هنرمندان در این دوره قاجار را چنین نقل میکند: (به تصویر صفحه مراجعه شود) مکتب نقاشی ایران بسیار غیر معمول است و انسان به راحتی این را تشخیص میدهد.
اما در کنار این تصاویر،غلبه با سه مضمون یاد شده بود و در کنار آن زمینههای نوینی نیز برای تصویرگری وجود داشت که غالبا در کتابهای مصور آن دوره ظهور (به تصویر صفحه مراجعه شود) مینمود و مضامین آنها عامیانه بود و صحنههایی از طبقات مختلف مردم،پیشهها و وقایع مهم آن را به نمایش میگذارد.