چکیده:
هدف این مقاله جستارگشایی در خصوص استانداردسازی منابع انسانی در آموزش و
پرورش است. امروزه حرکت کیفی به سمت آموزشهای بهینه و کارآمد در نظامهای
تعلیم و تربیت امری بدیهی و ضروری به شمار میرود، زیرا یکی از عوامل مهم پیشرفت
و توسعه هر جامعهای اساسا منابع و نیروی انسانی و چگونگی تربیت آنهاست.نوشتار
حاضر، با نگاهی به آموزش و پرورش بهعنوان نظام اساسی در تربیت منابع انسانی، سعی
در طرح مسئله دارد، زیرا ما در شرایطی هستیم که سیاستگذاران و رهبران آموزشی
دغدغه اطمینان از آموزشهای استاندارد را دارند و این اطمینان زمانی میسر است که
معلم و منابع انسانی استاندارد شوند. لذا در این مقاله سعی شده است با استفاده از
معتبرترین منابع و سایتها در مورد مفهوم استاندارد و سابقه تاریخی آن در جهان و ایران
بحث شود و سپس استانداردهای آموزشی و اصول هفتگانه استاندارد مورد مطالعه قرار
گیرد. این بحث با تبیین نهضت استانداردهای آموزشی و شرایط اقلیمی دنبال میشود و
به خوشههای فرهنگی در سطح آمایش سرزمین اشاره میگردد. در ادامه بحث به پنج
مسئله در خصوص ضرورت آموزش مبتنی بر استاندارد در کشور پرداخته میشود و
سپس صلاحیتهای حرفهای و چهار مدخل عمده در مقوله استانداردسازی مورد مطالعه
و بررسی قرار میگیرند. سرانجام به هشت مدل مفهومی به عنوان درآمدی جهت ادامه
بحث در آینده اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما به راستی غرض از کیفیت چیست؟ و چگونه میتوان کیفیت و اثربخشی معلمان را بهبود بخشید و به درستی ارزیابی کرد؟ آیا برای صدور مدرک و مجوز معلمی به استانداردها نیاز داریم و اگر سطح قابل تأملی از استانداردهای (رفتاری، دانشی، عملکردی) موجود است، وقت آن نرسیده است که استانداردهای بهتری را طراحی و ابزار سنجش آنها را تهیه و سپس به آزمون بگذاریم تا شایستگیهای معلمان را بر مبنای پیشرفت و موفقیت معقول در امر تدریس و رفتار و عملکرد بسنجیم و معلمان ناکارآمد را شناسایی و به آنها کمک کنیم و معلمان شایسته و کارآمد را برای مدارس مناطق نیمه برخوردار و محروم با رعایت مسائل تأمین، تجهیز، و تضمین گسیل داریم؟ آیا وقت آن نرسیده است که صدور مدرک معلمی به شیوههای متعارف سنتی و نیمهسنتی ناکافی تلقی گردد و شرایط دیگری مد نظر قرار گیرد؟ امروزه در بحث استاندارد منابع انسانی، بویژه معلمان، از معیارها و شاخصها نام برده میشود و از معلمان تحت عنوان یادگیرندگان همیشگی یاد میشود(کاروتل،1381، ص 9) و بالاخره در مقوله استانداردسازی معلمان عقیده بر این است که معلمان اعضای تمام وقت انجمنهای فراگیری هستند که روزبهروز باید به سمت کیفیتر شدن حرکت کنند."