چکیده:
در سالهای اخیر،پژوهشهای کیفی با آنچه تحت عنوان مطالعات کیفی شناخته شدهاند بهطور فزایندهای در تحقیقات مربوط به علوم اجتماعی،روانشناسی تربیتی، روانشناسی بالینی و آموزش و پرورش شایع شدهاند.بهدلیل اینکه در تحلیل دادههای کیفی از فنون مختلفی که مبتنی بر دیدگاههای نظری مختلفی هستند استفاده میشود، ارائه تعریفی دقیق و مشخص از پژوهش کیفی تا حدودی مشکل است.بااینحال، ویژگیهای کلی پژوهشهای کیفی عبارتند از:تأکید بر اکتشاف و توصیف،عدم استفاده از نمونهگیری تصادفی و انتخاب نمونه براساس هدف پژوهش،تأکید بر مطالعهء پدیدهها در بافت طبیعی آنها،در نظر گرفتن پژوهشگر به عنوان یکی از ابزارهای پژوهش،ارائه دادهها بهصورت کلمات،اعمال یا تصاویر،تحلیل دادهها بهصورت استقرایی و در حین انجام پژوهش،گزارش توصیفی و داستانگونه از نتایج پژوهش،تحلیل و بررسی عمقی و همهجانبهء یک مورد،تأکید بر نقش معناهای شخصی،و جز آن.روشهای مختلف و مهم پژوهش کیفی عبارتند از:پژوهشهای قومنگاری،نظریهء مبنا یا مبتنی بر دادهها، تحلیل مکالمه،تحلیل گفتمان،و تحلیل داستان.در مقالهء حاضر ضمن تعریف پژوهش کیفی،به بررسی مبانی فلسفی و زیربنای نظری آن مروری داشته و سپس بهطور اجمالی روشهای مختلف پژوهش کیفی معرفی خواهند شد.
خلاصه ماشینی:
"بهطورمثال،روشهای کیفی نظریهء مبنا2و پدیدارشناسی3تا حد زیادی بر معناهایی که افراد ازطریق آنها واقعیتها و حقایق را برای خود میسازند تأکید میکنند؛ قومنگاری4با طریقهای که جهان ازطریق اعمالی نظیر سنن و رسوم و اعمال اجتماعی ساخته میشود،مرتبط است؛روشهای تحلیل گفتمان،مکالمه،و داستان عمدتا به عنوان روشهای معنادهی به این که چگونه واقعیتها با استفاده از (1).
بهبیاندیگر، پژوهشهای کیفی فزایندی از پژوهش دقیق و عمیق درمورد ابعاد دنیای اجتماعی است که به شکلگیری بیانات شفاهی یا چارچوبهای مفهومی که روشهای جدیدی برای فهم و درک جهان ایجاد میکند،میانجامد.
سپس این معنای کلی به عنوان چارچوبی برای فهم و تفسیر قسمت یا قسمتهایی از متن و تحلیل جزیی از معناهای ممکن و موجود در بخشهای کوچک متن مورد استفاده قرار میگیرد؛و مجددا از این تفسیرهای جزیی برای تفسیر و ایجاد حس شخصی برای فهم دنیای هیجانی و بین فردی و موقعیت تاریخی-فرهنگی شخص یا اشخاصی که متن را ایجاد کردهاند؛4)دستیابی به تفسیری جامع و منسجم؛5)صحبت کردن در چارچوب یک سنت به این معنا که پژوهشگر متعلق به یک سنت و جامعهء خاص است و هنگام خواندن متن تحتتأثیر باورها،ارزشها و پیشداوریهای خود و سنتی که به آن تعلق دارد قرار میگیرد؛6)نوآوری و خلاقیت در تعبیر و تفسیر متن.
سه اصل اساسی این روش عبارتند از:1) مهمترین تکلیف پژوهشگر کشف کردن روشهای جدید معنادهی به دنیای اجتماعی است،2)هدف از تحلیل ایجاد یک نظریه یا یک چارچوب رسمی برای فهم پدیدهء مورد مطالعه است،و 3)این نظریه باید در اطلاعات مستتر باشد نه این که بر آن تحمیل شود."