چکیده:
هدف: عرصه وحدت به مثابه امری معقول و مشتمل بر ابعاد معرفتی، بینشی، عقیدتی، سیاسی و روشی است که نافی این دو نهاد، نسبت به دیگری یا سلطه یکی از آنها نیست. تحقق چنین وحدتی، هدفی است که در اصل به مفهوم اتحاد و همبستگی همه جانبه می باشد که مبتنی بر مبانی بنیادی قرار دارد که جز با شناخت کامل آنها و باورمندی و احساس تعهد و مسئولیت نسبت به آنها ممکن نیست.
روش تحقیق: مبتنی بر روشهای مطالعه اسنادی و توصیفی تحلیلی آثار و سیره امام خمینی(ره) بوده است.
یافته ها: شناخت و آگاهی که مشتمل بر شناخت اهداف، رسالت، امکانات، ابزارها، نیروها و توانایی ها، اجزای وحدت و دشمن متقابل است و روی بینش و بصیرت عقلانی و منطقی و مبتنی بر معنویات، ارکان عقیدتی اسلام به ویژه توحید، استقلال، آموزش و پژوهش همراه با تزکیه و تربیت و معنویت و اخلاق، ارتباط با جامعه و مردم داری، دشمن شناسی و پرهیز از تعصب افراطی و جزم اندیشی و محافظه کاری، تاکید شدید دارد.
The present study aims to focus on unity as a rational and palladian method in relation between Islamic Hozeh and university .The method used in the research is analytical، descriptive and documentary study based on the works and life of Imam Khomeini. The findings of the study are the recognition of the aims and potations and emphasizes on rational and logical view based on spirituality ، Islamic rules such as absolute unification، independence، researches including catharsis's and purification and ethics ،excluding dogmatism and extremism in idea and believes.
خلاصه ماشینی:
معرفت در دانشگاه اسلامی /45سال چهاردهم،شماره /1بهار 1389 Marefat Dar Danedhgah-E-Eslami,2010(Spring)45,Vol. 14,No. 1 مبانی تحقق وحدت حوزه و دانشگاه از دیدگاه امام خمینی(ره) محمد حسین جمشیدی1 احسانالله محمدی2 چکیده هدف:عرصۀ وحدت بهمثابۀ امری معقول و مشتمل بر ابعاد معرفتی،بینشی،عقیدتی،سیاسی و روشی است که نافی این دو نهاد،نسبت به دیگری یا سلطۀ یکی از آنها نیست.
پرسش اصلی مقاله این است که امام خمینی(ره)برای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه بر چه اصول بنیادین نظری تکیه دارد؟ بحث در مبانی تحقق وحدت حوزه و دانشگاه،بدون ارزیابی و شناخت مفهوم«وحدت»،نه تنها قابل تبیین و بررسی،بلکه ناگزیر از جزیینگری است.
لذا وحدت موردنظر در این مقاله،وحدت منطقی مرکب از عناصر معنوی- اخلاقی،اجتماعی-فرهنگی،سیاسی،عقیدتی،آرمانی و روشی است؛یعنی این دو نهاد در آرمان و رسالت اساسی نه اهداف جزیی،در بنیانهای اعتقادی،اخلاقی و معنوی و سیاسی و نیز در روشهای آموزش و پژوهش میتوانند با هم یکی شوند و همین شش عامل برای اتحاد و یکرنگی و با هم بودن آنها کافی است.
البته اهتمام حضرت امام(ره)به موضوع وحدت حوزه و دانشگاه بهطور عمده معطوف به پیوند سیاسی و عاطفی،اخلاقی و عقیدتی و عملی(روشی و استفاده از دستاوردها)بین این دو نهاد و ارتباط،همبستگی و همجهتی این دو در جهت ایرانی آزاد و مستقل بوده است: «فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیرحوزهای بهصورتی است که به تجربه و لمس واقعیتها بیشتر عادت کرده تا فرهنگ نظری و فلسفی؛باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصلهها،حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد».