چکیده:
هدف مقاله بررسی رابطه دین و فناوری در فرایند اسلامی شدن دانشگاه است. رابطه دین و فناوری در فرایند اسلامی شدن دانشگاه، از موضوعات مهمی است که ذهن و ضمیر کسانی که هم دغدغه دین و هم داعیه پیشرفت و استفاده از فناوری را دارند به خود مشغول کرده است. در این مقاله با هدف بررسی این موضوع، پس از ارائه و انتخاب تعریفی از دین و فناوری، اشاره ای به فلسفه فناوری کرده و سپس، نسبتهای سه گانه (ابزارگرایی، استقلال گرایی، تعامل گرایی) میان دین و فناوری را مرور می کند. در ادامه با اشاره ای به تعارضات دین با فناوری در سه ناحیه «پیش فرضها»، «گزاره ها» و «آثار و لوازم»، به نقد اندیشه «فناوری به مثابه دین» می پردازد. روش مقاله تحلیل اسنادی است. یافته : در ادامه، مسئله امکان یا وجود فناوری دینی را مطرح و در پایان با مروری تاریخی به سه دوره شیفتگی، شورش و تعامل میان دین و فناوری، به این نتیجه می رسد که دوران چهارم؛ یعنی دوران اصلاح فناوری بر مبنای دین در راه است.
The main theme of the article is to analyze the relation between religion and technology in islamicization of universities. Relation between religion and technology has always been an important subject among those who have paid attention on both religion and development. In this research، we cast a cursory glance at the philosophy of technology and definitions of both religion and technology. The three relations (instrumentalism، independensy، cooperation) between religion and technology are also reviewed .The paper also discusses The differences between religion and technology in three aspects: "pre-hypotheses"،"predicate" and "effects and Necessities" and at the end of the article criticizes the concept of "technology as religion". The method used in the paper is attributive analyses and findings of the research are as follow: the paper puts forward the possibility of "religious technology" and after pointing to three historical eras (age of preoccupation، age of sedition، and age of cooperation between religion and technology) concludes and anticipates the forth age as the age of reform and adaptation in technology based on religion.
خلاصه ماشینی:
3. بهکارگیری فناوری،مستلزم کنترل تصرف و تغییر در اشیای محیط طبیعی است و در اینجاست که انسان باید تکلیف رابطۀ خویش را با طبیعت روشن کند و در جهانبینی و دنیای اندیشۀ خود بجوید و بکاود که او چه ارتباطی با این مهد برآمده از آن دارد.
بهنظر میرسد نمیتوان به مسائل انسانی به صورت جدای از هم نظر کرد؛زیرا اگر مسئلهای صبغهای انسانی به خود گرفت با دیگر مسائل انسانی در ارتباط خواهد بود و در این مجموعه تأثیر خواهد گذاشت و از آن تأثیر خواهد گرفت و فناوری همانطور که اشاره شد،مسئلهای است انسانی.
(میرباقری،1387) نسبتهای دین و فناوری فناوری جزء آن دسته پدیدههایی است که بهگونهای مرموز و حیرتانگیز،خود و آثار و لواحقش را در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان وارد ساخته و کمتر مکانی است که این میهمان تازهوارد بدان سرک نکشیده باشد و ردپایی از خود بهجا نگذاشته باشد.
1. ابزارگرایی دیدگاه اول متعلق به کسانی است که برای حفظ موقعیت و مرتبت انسانی،فناوری را از مسند فرو نشاندهاند و به فناوری و صنعت به دیدۀ ابزار و امکاناتی در دست انسان مینگرند که این امکانات، گاه به همراه نیت خیر و بشردوستانه و خداپسندانه استفاده میشود.
هرچند در این میان نمیشود و نباید رابطۀ دو مقام اثبات و ثبوت را منقطع فرض کرد،لکن حقیقت و جزمیت ایجابی نیز در تبعیت مقام بهرهبرداری از مقام پیدایش نیست،بلکه صرفا نوعی حالت سلبی را میتوان تصور کرد؛بهعنوان مثال،فناوری در مقام پیدایش-با حفظ همان فلسفۀ غیردینی-نمیتواند به فناوری در مقام بهرهبرداری فرمان بدهد چگونه باشد،بلکه میتواند مانع استفادۀ آن در بعضی زمینههای موردنظر دین باشد.