چکیده:
پژوهش حاضر راجع به تجربه های دبیران زن از ایفای هم زمان نقش کار- خانواده و چگونگی تدریس آن ها در این موقعیت است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی انجام شد. نمونه پژوهش 20 دبیر زن بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند از میان دبیران زن متاهل و دارای فرزند انتخاب شدند که سابقه تدریس بیشتر از 5 سال داشتند و در مقطع متوسطه شهرستان ایذه تدریس می کردند. نتایج نشان داد که دبیران زن فشارها و دوگانگی های زیادی را در موقعیت ایفای همزمان نقش کار -خانواده تحمل می کنند. آن ها در این وضعیت درجه های متفاوتی از تعارض، فشار و احساس شکست و ناکامی در نقش را تجربه می کنند. مشارکت نکردن همسران این زنان در انجام دادن کارهای خانگی یکی از عوامل زمینه ای قوی در به وجود آمدن این فشارها و دوگانگی ها در آن ها است. تجربه های منحصر به فرد زندگی دبیران زن نیز در دو مقوله تدریس غیر موثر و انتخاب شغل دبیری خلاصه می شود. دبیران زن به دلیل فشارها و تعارض هایی که در این موقعیت تجربه می کنند، راهبردهایی را برای کنترل وضعیت خود انتخاب می کنند که این راهبردها پیامدهایی منفی در تدریس آن ها و در نهایت، بر یادگیری دانش آموزان بر جای می گذارد. شرایط پذیرش شغل دبیری(ارتباط نداشتن با مردان، نیاز اقتصادی و انجام دادن بهتر نقش های خانگی) توسط زنان شرکت کننده در این پژوهش یکی از عوامل زمینه ای در به وجود آمدن چنین سهل انگاری هایی در تدریس از طرف دبیران است. وجود این عوامل زمینه ای و دوگانگی های نقش، تدریس غیر موثر این دبیران را باعث شده است.