خلاصه ماشینی:
"مؤلف،کتاب را با عنوان تکمیلی تعامل مذهب و ادبیات در زندگی و آثار حکیم ستایی غزنوی معرفی میکند و در مقدمهء آن مینویسد:نکتهء شایان توجه در آثار سنایی این است که آنها معرف گسترهء کامل شعر مذهبی فارسیاند به این معنا که شامل تمامی عناصری میشوند که سیمایهء اصلی خود را در دسترس قرنهای بعدی نهادند.
هانری ماسه بر این باور است که نوعی همخوانی میان مباحثههای فلسفی قهرمان گرشاسب نامه اسدی طوسی(نوشتهء سالهای 654 تا 854 هجری)با برهمنها و مثنوی حکمی نوع سنایی که در قرن بعد سروده شده است وجود دارد.
به عبارتی،مسألهء موردنظر ما بستگی پیدا میکند به یک موضوع کلیتر:به این نکته که چگونه میتوان بین عنصر آثار دینی و دنیایی در جامعهای که امر مذهب در آن حاکم است،تمایز به میان آورد؟ نکتهء یان ریپکا مبنی بر تشریک مساعی سنایی در زمینهء ادبیات حکمی فارسی پذیرفتنی است هر آینه منظور از آن افزودن عناصر ادبیات سنتی بر آنچه تحت مقتضیات اسلامی داده شده باشد.
معنی توصیف طبیعت در شعر دنیایی دربار،آرایهء واقعگرایانهء آن نبوده، بلکه معرف جهان آرمانی است که در عبارتهای آرایهای تصویر شده است این کار امکان میداد اشارهای ضمنی به پیوند نمادینی کنند که نقشش وقتی آشکار میگردد که کارکرد آن در ساختار شعر به دیده گرفته شود، همچون موضوعهای دیباچه قصیده که تداعیکننده صحنهء آرمانی در همایش درباریند،جایی که شاعر سروده خود را ستایش مشوق خویش فراخوانی میکند."