چکیده:
یکی از بحثانگیزترین نظریههایی که در طول تاریخ از سوی اندیشمندان اسلامی عرضهشده،نظریهء ولایت فقیه است.این تئوری، در آثار عالمان شیعه طرح شده است ولی میان فیلسوفان و متکلمان مسلمان نیز،نظریههایی نضجیافته که به احتمال زیاد ریشه در اندیشههای شیعی داشته است. این مقاله درصدد است با بررسی تطبیقی میان آرای فقهای شیعه دربارهء مقولهء حکومت و ادارهء جامعهء مسلمین در دوره غیبت و فلسفهء سیاسی فارابی،نشان دهد که نظریهء آن حکیم با تئوری ولایت فقیه تفاوت چندانی ندارد و این نظریه،نه فقط مبانی قابل قبول نقلی دارد، بلکه از پایههایی عقلانی و فلسفی نیز برخوردار است.
The motive of the participants in the revolutionary activities in the years 1356-57 (1977-78) as well as their present satisfaction with the occurrence of the revolution was studied in a research which resulted in the present paper. The research adopted a surveying method with 500 samples from individuals of more than 45 years of age who had been selected by a quota method.The results of the research showed that 42% of the participants in the revolution had the motive of safeguarding the Islamic values, 20% were not satisfied with the Shah’s regime and 7.3% sought better economic conditions. Some 38% of the respondents believed that political objectives of the revolution have been materialized more than other objectives while 62% were much satisfied with the occurrence of the revolution and satisfaction of 20% of them was at a medium level. The relation between the religiousness and achievement of the goals of the revolution from the point of view of the espondents as well as their satisfaction with the occurrence of therevolution were also confirmed.
خلاصه ماشینی:
(Ariomand,Irans Islamic Revolation) «هنری لطیفپور»،با استفاده از نظر وبر درخصوص رابطه ذهن و رفتار معتقد است که برای فهمیدن رفتار انسانها باید به عالم اعتبارات و ارزشها و جهانبینی مردم و مطالعه اهداف انقلاب اسلامی ایران نیز میتوان با استناد به ارزشها و جهانبینی مردم و رهبر انقلاب که نشأت گرفته از اسلام شیعی و قیام خونین امام حسین علیه السلام بوده،هدف انقلاب را احیای اسلامی و ارزشهای اسلامی و برقراری حکومت اسلامی دانست و این در شعارها و خواستهای مردم و در اعلامیهها و سخنرانیهای امام به وضوح آشکار بود.
همچنین انواع اهداف انقلاب اعماز اهداف سیاسی(که برچیده شدن نظام شاهنشاهی و روی کار آمدن یک نظام سیاسی دیگر)،اهداف اقتصادی (بهبود وضع اقتصادی مردم و از بین رفتن فقر)،اهداف اجتماعی(مثل آزادی و عدالت اجتماعی)و اهداف فرهنگی(از بین رفتن بیبندوباری و رواج ارزشهای اسلامی در جامعه)، سؤال شده و نظر پاسخگویان درمورد اینکه کدام اهداف بیشتر محقق شده،اخذ شده است.
انگیزهء بیشتر مشارکتکنندگان،حفظ ارزشهای اسلامی بود که نشانگر اهداف اسلامی مشارکتکنندگان و نیز تأییدکننده تئوریهایی است که از بعد فرهنگی و ارزشی به انقلاب مینگرند مانند تئوری اسملسر (نهضت ارزشی)،جانسون(تغییر ارزشها)،ایزنشتات(تنش بین نظم این جهانی و ماورایی)، گر(تهدید مهمترین و بنیادیترین ارزشهای انسانها)،حامد الگار(دینی بودن انقلاب ایران)،نیکی کدی(احیای اسلام)،ژان فوران(اسلام ستیزهگر امام خمینی)،محمدی(احیای ارزشهای مذهبی جامعه)،دوانی(بیتوجهی رژیم پهلوی به شعائر دینی)و امیر ارجمند (ارزشیبودن انقلاب).
از پاسخگویان،درمورد میزان رضایت از وقوع انقلاب(با توجه به اینکه 03 سال از عمر انقلاب میگذرد)سوال شد که 16% به میزان زیادی از این امر راضی بودند و کسانی که به نحوی دخالت و مشارکت بیشتری در فعالیتهای انقلابی داشتند و نیز کسانی که خود را مذهبیتر میدانستند،میزان رضایتشان از وقوع انقلاب بیشتر بود که این نتایج،تأییدکننده نظرات و تئوریهای مربوط و نشانگر اسلامی بودن انقلاب است.