خلاصه ماشینی:
"برای پرداختن به واژه«نوگرا»بهتر است سراغ پیکاسو نابغه عالم نقاشی و نوگراترین آنها برویمو این پرسش را درباره او مطرح کنیم که اگر پیکاسو راهش را کج میکرد و به جای پاریس بهالجزیره-یا هر شهر دیگر-میرفت آیا هنوز هم پیکاسو بود؟این پرسش را جور دیگری هممیشود مطرح کرد:آیا حقیقت در یک زمان،فقط در نقطهای از جهان حاصلشدنی است؟و آیااصلا زیبایی و حقیقت امری صرفا حصولی است؟و بعد چه میشود که این حقیقت فریباجابهجا میشود و با جابهجاییاش بزرگان حقیقتجو را نیز جابهجا میکند؟ اکنون هنر مدرن(نوگرا)نیز همچون علم به مرکز تمایل دارد چرا که در بسیاری اوقات مرز میانفناوری و نوگرایی در هنر برداشته شده و از آن تفکر سنتی که قایل به حضوری بودن هنر بودفاصله گرفته است."